کتاب مرگ از من فرار می کند مجموعه ای از خاطرات و توصیفات اطرافیان از شهید چمران است، نوشته ی فرهاد خضری، کاری از انتشارات روایت فتح می باشد.
چشم تو خورشید را برنمی تابد، پس بیهوده چشم در خورشید مدوز. سهم تو از خورشید آن است که در آینه می بینی. اما روزگار آینه ها نیز سپری گشته است. آینه های شکسـت گرفته و هزار تکه هر یک به قد خویش، قدری نور می تابند و هر یک به قدر خویش، پاره ای از خورشید را حکایت می کنند.
روزگاری بـوده اسـت کـه آینه های پـی در پـی روزهـای سـرد زمیـن را در تابش خورشـیدهای مکرر غرقه می کردند، اما چیـزی نمی گذرد کـه آینه ها یک یک شکسـت می گیرند و یاد خورشـید در خرده های آینه بر زمین می ماند؛ چیزی نمی گذرد که در نبود آینه ها خورشید فراموش می شود و روی در خفا می کند؛ چیزی نمی گذرد که داستان آینه و خورشید چندان افسانه می نماید که درآمدن ناقه از سنگ، و فرود آمدن روح در کالبد مرده؛ چیزی نمی گذرد که لاجرم تنها راه ما به خورشید از این پاره های آینه راست می شود می شود.
دست بالا کرد و پاره های آینه را گرد آورد و در جای خویش نهاد؛ شاید خورشید به تمامی جلوه گر شود.
کتاب مرگ از من فرار می کند جلد ششم از مجموعه کتاب از چشم ها می باشد و روایتگر داستان هایی جذاب و شنیدنی از شهید مصطفی چمران است، از زمان تحصیل در آمریکا تا وقتی که در در دهلاویه یه شهادت رسید. اگر می خواهید این عارف بی نظیر جبهه ها را بهتر بشناسید، خواندن کتاب مرگ از من فرار می کند را از دست ندهید.
کتاب مرگ از من فرار می کند راوی داستان هایی از زندگانی شهید چمران است. این کتاب روایتگر روزها وشب هایی که در امریکا درس می خواند، ماه ها و سال هایی که در لبنان کار فرهنگی می کرد و می جنگید، روایتگر شب ها و روزهایی که در کنار دیگر رزمندگان در جبهه نبرد حق با باطل در ایران می جنگید و در دهلاویه و سوسنگرد مسوول عملیات چریکی شده بود. تمام این داستان ها در قالب خاطرات و نامه های مصطفی به خدا، داستان زندگی عاشقانه ی او با همسرش، روایت شجاعت ها و کرامات مصطفی از زبان همسر او، همرزمان و دوستانش آمده است.
دلتنگی های چمران در امریکا و فعالیت و کارهای مهم و اثر بخش او در کنار امام موسی صدر و شور و شوق و دل گرمی های وی در جبهه های جنوب، همچنین عاشقانه های شهید با خدا و شخصیت علمی و برجسته ای که داشت، در کنار هم آن چنان زیبا نشسته بود که از وی، شخصیتی ناب و کم نظیر ساخته بود.
کتاب مرگ از من فرار می کند دارای دو بخش با عنوان سفر اول و دوم است: سفر اول مربوط به زندگی شهید چمران در امریکا و لبنان است و سفر دوم داستان رشادت های شهید در جبهه های ایران را روایت می کند.
نسخه ی چاپی کتاب مرگ از من فرار می کند را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید.
از هنرسـتان فنی بیروت که فارغ التحصیل شـدم چنـد جا برایم کار پیدا شـد. بهترینش در فرودگاه بیروت بـود. به کادر فنی و مهندس نیاز داشـتند. حقوق خوبی می دادند. موقعیت اجتماعی خوبی هم داشـت. ولی وقتی رفتم آنجا را دیدم گفتم: «نه».
بستگان بهم فشـار آوردند که: «فقط خودت که نیستی. به پدر و مادرت هم فکر کن که به این پول احتیاج دارند.»
گفتم: «شنیده ام یک مدرسە ی فنی هست در جنوب لبنان. می خواهم بروم آنجا کار کنم.»
گفتند: «بیروت کجا، جنوب لبنان کجا؟ حالا گیریم که رفتی. حقوقی که آنجا می خواهند به تو بدهند با حقوق فرودگاه برابری می کند؟»
گفتم: «من به فکر پول نیسـتم. می خواهم بـروم جایی کار کنم کـه وجدانم هم راحت باشد.»
گفتند: «باشد.»
گفتند: «پس باید برویم پیش امام موسی صدر.» رفتیم.
یکی از بستگان گفت چی بینمان گذشته. از مدرسە ی فنی هم گفت: «یوسف ما می خواهد بیاید آنجا کار کند.»
امام موسی نگاهم کرد گفت: «کارت نمره ات را آورده ای؟»
کارنامه ام را می گفت. تقدیمش کردم. خواند: «هفده، هجده، بیسـت. شاگرد اول.»
نگاهم کرد، گفت: «عالیست.»
تلفن زد به شـهر صور. فارسـی حرف زد. چیزی که من فهمیدم این بود که: «ما اینجا یک معلم خوب داریم. به درد شما می خورد یا نه؟» جواب مثبت بود.
گفت: «می روی جنوب لبنان.»
آن آشـنایی که با مـن آمده بود گفـت: «من آوردمش که شـما نصحیتـش کنید. آوردمش بگویم پدر و مادرش به حقوق پسرشان نیاز دارند.»
امام موسـی گفت: «بیشتر از آنی که پدر و مادرش بهش احتیاج داشته باشند، کشورش و ما به او احتیاج داریم. باید بهش افتخار کنند که چنین بچە ی مومن و چشم و دل سیری را تحویل اجتماع داده اند.»
گفتم: «آنجا که می روم باید بروم خانه اجاره کنم یا این که...»...
نسخه الکترونیکی کتاب مرگ از من فرار می کند را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس آن را در کتابخوان فراکتاب مطالعه کنید.
مشخصات کتاب مرگ از من فرار می کند در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | روایت فتح |
نویسنده: | فرهاد خضری |
تعداد صفحه: | 285 |
موضوع: | شهدا، خاطرات و زندگی نامه |
قالب: | چاپی و الکترونیک |
نظر دیگران //= $contentName ?>
متحیرم چه بگویم، دکترچمران بی نظیر است....
«از خدا پَروا تا پَر وا کنید» شهید مصطفی چمران عالی بود 👏🏻...