کتاب عیدگاه، اولین کتاب از مجموعه قصههای محمد است که توسط محمد خسرویراد به نگارش درآمده است و در انتشارات بهنشر منتشر شده است.
محلهای که خسرویراد در آن متولد شده و رشد کرده، عیدگاه است. او وقتی میخواهد خاصبودن محلهاش را که اقشار مختلفی در آن میزیستهاند، وصف کند، همین نوع نگاه، رمان عیدگاه وی را متولد کرده است که همه فضاسازیهایش در عیدگاه میگذرد و بومینویسی شده است. نویسنده میگوید: «عیدگاه نمونهای از یک شهر کوچک بود.»، کتاب عیدگاه به شرح اتفاقات این محله میپردازد.
درست همان جایی ایستادم که پدرم خیلی دوست ندارد بایستم. حرف و حکم پدر برایم خیلی مهم است؛ اما دیدن کبوتر و کبک و پرندههای کوچک و بزرگ دیگر و تماشای مار و لاکپشت، چیزی نیست که بتوانم بهراحتی بیخیالش شوم. اول صبحی راسته کوچه عیدگاه مثل همیشه پررفت وآمد است.
جلوی قهوهخانه اما بیشتر از هر جای دیگر عیدگاه شلوغ است. خوب میدانم پدرم برای چه میگوید هروقت از مسیر عیدگاه رد میشوم، جلوی قهوهخانهها بهویژه قهوهخانه دربانها نباید بایستم.