کتاب دختر تبریز از هدا مهدیزاد و ناشر آن راه یار می باشد. این کتاب خاطرات صدیقه صارمی است. صدیقه صارمی، رزمنده، مربی نهضت سوادآموزی و مربی پرورشی دهه ۶۰ شهر تبریز است که در این کتاب خاطرات و تجربههایش را از روزهای سخت جنگ با شما درمیان میگذارد.
کتاب دختر تبریز خاطرات صدیقه صارمی رزمنده، مربی نهضت سوادآموزی و مربی پرورشی دهه 60 تبریز کتاب دختر تبریز خاطرات دختر جسور و پر جنب و جوشی به اسم صدیقه است که از دل حوادث و ماجراهای تلخ و شیرین دهه ی ۶۰ میگذرد و جوانی و میانسالیاش دستخوش ماجراهایی آموزنده و جذاب است. صدیقه صارمی، رزمنده، مربی نهضت سوادآموزی و مربی پرورشی دهه ۶۰ شهر تبریز است که در این کتاب خاطرات و تجربههایش را از روزهای سخت جنگ با شما درمیان میگذارد.
صارمی در این کتاب که توسط انتشارات «راه یار» عرضه شده است، خاطراتی از مبارزات مردم تبریز در انقلاب، دفاع مقدس، همراهی با آیتالله شهید مدنی در ستاد نماز جمعه و سردار شهید مهدی باکری در جبهه جنوب ارائه میکند و روایتهای ناگفتهای از عملکرد بهیاران و معلمان نهضت سوادآموزی، جهادگران و مربیان پرورشی دهه 60 دارد.
مستند «دختر نهضت»، روایتی درباره خانم «خضری»، از معلمان نهضت سوادآموزی در دوران انقلاب است. او پس از فرمانِ امام خمینی(ره) برای تشکیلِ نهضت سوادآموزی، به روستاهای اطراف کلیبر در آذربایجانشرقی رفت و کار جهادیاش را شروع کرد. قسمتهایی از این مستند، ازجمله بخشهایی که در فضای مدرسه ضبطشده است، به زبان ترکیِ آذربایجانی است. روایت خاطرات و سختیهای آندوران و دیدار خانم «خضری» با امام خمینی(ره)، بخشهایی از این مستند است.
بیان شکل گیری و مشکلات نهضت سوادآموزی در استان آذربایجان شرقی هم از دیگر نقاط جذاب و خواندنی کتاب است. تدوین مناسب و تیترهای جذاب و حجم کم کتاب، خوانش کتاب را برای همگان، خصوصاً برای مخاطبان عمومی و همه دختران و زنان آسان کرده است.
کتاب «دختر تبریز» روایتهای دسته اول زیادی از فضای قبل از انقلاب و زمان پیروزی انقلاب و جنگ و عملکرد بهیاران و معلمان نهضت سوادآموزی و جهادگران و مربیان پرورشی تبریز و کلاً آذربایجان دارد. از سویی تا به حال کمتر قضایای انقلاب و جنگ و جهاد سازندگی و نهضت سوادآموزی و زندگی معلمان را از نگاه یک زن فعال و انقلابی خواندهایم. مطالعه زندگی و خاطرات خانم صارمی، الگویی موفق و افقی روشن را برای زنان و دختران فعال یا انقلابی معرفی و موضوع آن ما را با مصداقی از زن تراز انقلاب اسلامی آشنا میکند.
در تمام دورۀ ابتدایی درسخوان بودم و هر سال معدلم بیست میشد. هر سال مبصر میشدم. این انتخاب، پوششی بود تا شیطنت و شلوغیام زیاد به چشم نیاید. هرچند فایدهای هم نداشت. وسط کلاس که هوایِ آبخوردن به سرم میزد، چنانچه معلم اجازه میداد بروم حیاط، قضیه حل بود، وگرنه با یک بهانهای میرفتم بیرون. مثلاً تختهپاککن را بهانه میکردم که باید خیس شود و چون مبصر کلاس بودم هیچکدام از بچهها اعتراضی نمیکردند.ناظمهای مدرسه به مرتب بودن صفها و نظافت کلاسها خیلی اهمیت میدادند و همیشه از مبصرهای نمونه با جوایزی مثل مدادرنگی و پاککن تقدیر میکردند. من هم سالی یک یا دو بار از این جوایز سهم میبردم. بچهها خیلی از من حساب میبردند.
سر صف همه به یک خط میایستادند و باید دستشان را چفتشده پشت کمرشان میگرفتند. سر کلاس هیچکس حق نداشت روی زمین آشغال بریزد. اگر هم زیر نیمکتِ کسی کثیف بود، ساعت آخر قبل از ترک کلاس باید با دستمال پاک میکرد و میرفت. یک روز یکی از دخترها زیر نیمکتش پُر از تراشههای مداد و نانخُرده بود. گفتم: «زیر میزت را با دستمال تمیز کن.» شانه بالا انداخت و با پُررویی گفت: «دستمال ندارم.» گفتم: «با جورابت تمیز کن. تا تمیز نکنی حق نداری پایت را از کلاس بیرون بگذاری!» فردای آن روز مادرش را آورده بود.
ناظم پرسید: «چرا این کار را کردهای؟» خیلی مطمئن و با اعتمادبهنفس گفتم: «زیر میزش پُر بود از آشغال. قرار نبود که آشغالهای او را کس دیگری تمیز کند. اگر هم همانطور میماند، شما امروز همۀ کلاس را توبیخ میکردید. این انصاف است؟» مادر دختره خیلی عصبانی نگاهم میکرد. قطعاً اگر ناظم پیشم نبود یک سیلی میخواباند توی گوشم، اما خدا را شکر جوابم برای خانم ناظم قانع کننده بود و قضیه به خوبی تمام شد.
بزودی نسخه الکترونیک این کتاب در فراکتاب عرضه خواهد شد.
خانم صارمی نمونه ی جالبی است از دختران انقلابیِ خوش فهمی که کار را در زمانِ مناسب ِ آن به نحو شایسته انجام دادند و از تهدیدها، فرصت ساختند. ایشان حقیقتا خستگی ناپذیر بوده و جایی از کتاب نیست که ببینید این زن از پای نشسته و خسته شده! حتی در بحبوحهی تظاهرات و کتک خوردن از ماموران رژیم شاه. حتی در مجروحیت در جبهه.
حتی در پیاده روی های طولانی و مشقت زا در سرکشی های به روستاها در ماموریت های نهضت سواد آموزی و... مگر در روز تشییعِ حضرت امام خمینی ره که چه کسی آن روز و با آن خبرِعظیمِ کمر شکن، از پای نیفتاد و به خاکِ غم ننشست؟
این کتاب را با تخفیف از فراکتاب دریافت کنید.
مشخصات کتاب دختر تبریز در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | راه یار |
نویسنده: | هدا مهدیزاد |
تعداد صفحه: | 207 |
موضوع: | خاطرات صدیقه صارمی |
قالب: | چاپی با تخفیف ویژه |