کتاب «پوتین» نوشتهٔ فاطمه حاتمی و محمدعلی سپهر است. انتشارات روایت ۲۷ بعثت این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، بر اساس خاطراتی از رزمندههای لشکر ۲۷ محمد رسولالله نوشته شده است.
عباس نگاهی به صف بچههای رزمنده که داشتند از پنجره اتاق تدارکات، لباسها و پوتینهایشان را میگرفتند، انداخت. ماشین وانتی که پتو آورده بود برای گردان انصار، حالا بارش را تخلیه کرده بود و داشت دور میزد تا به شهر برود. عباس که نگران حال و روز علی بود، گفت: رنگ و رویت پریده، اگه میخوای یک سر بریم شوش زیارت دانیال نبی (ع) و برگردیم؟ هم زیارتی میکنیم، هم دوری میزنیم، هم مسافر میشی و دیگه مجبور نیستی روزه بگیری. علی در حالیکه بند پوتین را محکم میکرد گفت: نه، آموزش از فردا شروع میشه، باید تمرین کنم ببینم طاقتم چقدره، میخوام گرسنگی رو تحمل کنم، سرباز باید طاقت گشنگی و تشنگی داشته باشه.