کتاب «شایستگیهای مربی در تراز نظام تعلیم و تربیت» نوشتهٔ محمد شریفی و عباس جاودانیعادلفخار است و نشر برگ و باد آن را منتشر کرده است.
در چند دههٔ اخیر پیشرفتها و موفقیتهای علمی قابلتوجهی در پرتو سرمایهگذاری در تعلیم و تربیت و توجه فزاینده به اهمیت و جایگاه آن صورت گرفته است و از این طریق بسیاری از کشورها از مرحله توسعه نیافتگی عبور کرده و استانداردهای زندگی را به طور مداوم افزایش دادهاند. ازاینرو توقع از آموزش و پرورش به عنوان یک دستگاه بسترساز فرهنگ و دانشآفرین بیش از پیش توسعه یافته است. آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد تربیتی یکی از ارکان مهم توسعه و پیشرفت جوامع بشری است و در آموزش و پرورش تغییر و تحول علمی و نوآوری مطلوب تحقق نمییابد مگر اینکه تغییرات مناسب در تفکر و شیوههای کاری مربیان به عنوان کارکنان و کارشناسان یادگیری اثربخش، بهوجود آید. اگر امروز از دهکده واحد جهانی سخن به میان میآید، و جهانی شدن و بومی ماندن یک پدیده استراتژیک اجتماعی تلقی میشود و تعادل بین گسترش فوقالعاده دانش و اطلاعات و افزایش ظرفیت جذب انسانها به عنوان یک هدف اساسی انسانی جستوجو میشود، همه و همه به کیفیت کارکردهای تعلیم و تربیت و چگونگی در همآمیزی عناصر آن برای دستیابی به مقاصد برمیگردد؛ اما از میان عناصر گوناگون تربیت که امکانسنجی دستیابی به اهداف آن را فراهم میسازد، کدام یک از عناصر تاثیرگذارتر است؟ اگر در یک مجموعه مفروض عناصر یک نظام تربیتی را مشتمل بر اهداف، محتواها، برنامهها، روشها، مراحل و مراتب اصول و مبانی قوانین و مقررات، فضا، تجهیزات مدیریت، ساختار افراد و کارگزاران تربیت تصور کنیم، آیا میتوان اولویت و ارجحیت خاصی برای آنان متصور شد؟ قدر مسلم پاسخ به این سؤال اگر منفی نباشد مستلزم دلایل و احتجاجات فلسفی و سازمانی خواهد بود.
کارین میگوید: در عصری که اطلاعات همیشه و همه وقت در دسترس دانشآموزان است، مفهوم یادگیری تغییر یافته است و آنچه باید در محیط آموزشی مورد توجه و تأکید قرار گیرد، مربی آگاه به اصول و مبانی تعلیم و تربیت است. اساسیترین عامل برای ایجاد موقعیت مطلوب در تحقق اهداف آموزشی، مربی است. اوست که میتواند حتی نقص کتابهای درسی و امکانات آموزشی را جبران کند یا بر عکس بهترین موقعیت را با عدم توانایی خود به محیطی غیرفعال و غیرجذاب تبدیل کند. اطلاعات مربی و در واقع کل شخصیت مربی در ایجاد شرایط یادگیری و تغییر و تحول شاگرد تاثیر میگذارد؛ بنابراین، مربیان برای امر خطیر و دشوار انسانسازی ویژگیهای حرفهای خاصی نیاز دارند. حرفهای شدن فرآیندی است که توسط آن انجام یک حرفه یا شغل مستلزم داشتن مهارتهای ویژهای میشود. مربی حرفهای باید درک عمیقتری از دانش محتوایی، رشد کودک، سبکهای یادگیری، راهبردهای تدریس و مجموعهای جدید از ارزشها، همراه با احترام به تقاوتهای فردی، همکاری با همکاران و گرفتن بازخورد مداوم از تدریس و قابلیت هدایت و تغییر و ارتباط موثر داشته باشد.
یک حرفه، دارای ویژگیهای زیر است: