شهربازی شگفتانگیز جلد دوم از مجموعه داستانهای شهرزاد دختر شرقی است. این مجموعه داستان ایرانی ویژه کودکان و نوجوانان به قلم محمدرضا سرشار منتشر شده توسط انتشارات بهنشرمیباشد.
دراین داستانها نویسنده تلاش کرده است علاوه بر استفاده از تخیل و آفرینش موجودات و ماجراهای خیالی و هیجانانگیز قهرمانان داخلی از جنس نوجوانان ایرانی با فرهنگ رایج کشور بیافریند.
صبح دلانگیزی بود. نور خورشید همه جای جزیره ماهی را روشن کرده بود. موجهای آرام دریا، ساحل را نوازش میکرد. نورا_ دختر نُه ساله و سبزهروی عرب _ دستش را سایبان چشمهایش کرده بود و با نگرانی دوروبرش را نگاه میکرد. او کوپانو را دید که سوار قایق کوچکش روی دریا بود. نورا با عجله برای او دست تکان داد. بعد دستهایش را دو طرف دهانش حلقه کرد و فریاد زد: کوپانو! تو خالد را ندیدهای؟
کوپانو مشغول نی زدن بود، با دیدن نورا، نی را کنار گذاشت و پاروزنان به طرف ساحل آمد:
نه، قرار بود امروز با هم برویم ماهیگیری. هر چه منتظرش ماندم، نیامد.