رادیومضمون کاری از گروه پادکستهای «همیشه در میان» است که تاریخ ایران و جهان را روایت میکند.
برای سیّد موسا صدر مهمترین سرمایه لبنان، انسانِ لبنانی بود. چیزی که این روزها از آن با نام نیرو یا منابعِ انسانی یاد میشه و با مفهمومی مثل مهاجرت گره خورده...
سفر به افریقا
صدر همیشه میگفت که سرمایۀ لبنان، انسان لبنان است؛ چیزی که ما به زبان امروزی سرمایۀ انسانی یا منابع انسانی میگوییم. در لبنان کوچک که سرمایۀ محدودی در دست گروههای ذینفوذ قرار دارد، جایگاه انسان محروم کجاست؟ سرنوشت نسلهایی از لبنانیان با مهاجرت پیوند خورده بود؛ این پیوندها گاه برای تجارت و گردش سرمایه بود که داستانی دیگر داشت و تداوم دریانوردی و تجارتپیشگی اهالی لُ-وان، جایی در شرق مدیترانه که خورشید از آنجا طلوع میکرد، از عصر فینیقیها بود؛ اما نسلهایی دیگر مغتربینی بودند که برای کار و امرار معاش وسیلهای جز زور بازوی خود نداشتند و راهی جز مهاجرت یا بهقول خودشان «اغتراب» نداشتند؛ غربی که از مغرب عربی تا اروپا و افریقا و آمریکای لاتین گسترده بود. گروهی که به اروپا و آمریکای لاتین رفته بودند، دست بازتری داشتند؛ اما جمعیت کثیری از مهاجرین لبنانی که در کشورهای افریقایی مانند ساحلعاج و سنگال و غنا بودند، نیازهای مادی و معنوی بیشتری داشتند.
صدر در اولین اقدام، سفر خود به قارۀ آفریقا را آغاز کرد تا از شرایط زندگی مهاجران لبنانی اطلاعات کاملی بهدست بیاورد. سفر او از آکرا در غنا آغاز شد و به نیجریه، ساحلعاج، گینه، سنگال و سیرالئون کشید. او به هر کشور که وارد میشد، مورد استقبال مهاجران لبنانی قرار میگرفت؛ به مساجد جامع سری میزد؛ سخنرانی میکرد و با مسلمانان مقیم آشنا میشد. این سفرها در واقع سفرهای تبلیغی صدر بود که همزمان با ماه مبارک رمضان و ماه محرم انجام میشد تا ارتباط نسلهای مهاجر شیعه و نسلهای دوم و سوم آنان با مفاهیم و آیینهای شیعی قطع نشود.
در این سفرها صدر به دیدار مقامهای رسمی کشورها هم میرفت و در مورد مشکلات مهاجران لبنانی ازجمله مسئلۀ اقامت غیرقانونی برخی از آنان صحبت میکرد. شیوۀ گفتوگو و تعامل صدر با سران این کشورها احترام متقابلی را بر میانگیخت، در حدی که با پروتوکلهای رسمی در حد رئیس دولت از صدر استقبال میشد.