کتاب اراده برادری به قلم محمدحسن شاهنگی توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است.
واقعیت تلخ آن است که در شرایط امروز وضع مسلمانان به دلیل سایه انداختن تضادها و اختلافات مذهبی بر زندگی آنان تأسفانگیز است؛ بسیاری از ظرفیتهای منحصر به فرد و تواناییهای با ارزش فرهنگی، اجتماعی، علمی و فکری مسلمانان در طول تاریخ، صرف تعارض با یکدیگر شده است و متاسفانه هنوز هم همین مسیر دنبال میشود. درد اختلاف در جهان اسلام، دردی غیرقابل انکار است، اما به راستی برای این درد مزمن چه باید کرد؟ اگر همگرایی در جهان اسلام رخ دهد، فرقههای اسلامی، در مقام فکر و اعتقاد به یکدیگر نزدیک میشوند. چه بسا برخی از تصورات فِرق نسبت به یکدیگر، با مباحثه و مذاکره، به نتایج خوبی منتهی بشود. شاید بعضی از سوءتفاهمها برطرف و بعضی از عقاید، تعدیل و بعضی از افکار بهطور واقعی به هم نزدیک شود.
در کتاب اراده برادری گفته میشود که در شرایط امروز، دنیای اسلام از حاشیه معادلات اجتماعی و سیاسی جهان خارج شده و در مرکز عناصر تعیین کننده حوادث عالم، جایگاهی برجسته و ویژه یافته است. بیشک دوران کنونی، دوران بیداری و هویتیابی مسلمانان است؛ در این دوران پُرفتنه، مجهز شدن به دو عنصر هشیاری و بصیرت برای هر مسلمانی واجب است تا بتواند به سلامت از گردنههای پر پیچ و خم عبور کرده و فریب قلمها و زبانهای مسموم تفرقهانگیز را نخورد. مطابق با مطالب کتاب اراده برادری، عامل انسانی در ایجاد و بسط تمدن نقش ویژهای دارد، در احیای تمدن اسلامی منتج از گفتمان تقریب بین مذاهب این عامل باید فعال شود و با پالایش فکری و روحی و تصحیح انگیزه، نقش کلیدی خویش را در جاری ساختن عوامل دیگر ایفا کند. در عامل انسانی مهمترین آفتهای مباحث فکری عبارتند از خودمحوری به جای حقمحوری، نقد اشخاص به جای نقد افکار، پرخاشگری به جای منطقورزی و مطلقاندیشی به جای آزادمنشی.
محورهای اصلی کتاب اراده برادری عبارتاند از:
حفظ وحدت کلمه، وصیت دائمی امام خمینی (ره) بود؛ به حدی که شاید کمتر مسئلهای به اندازه «وحدت» مورد تأکید آن بزرگوار قرار داشت. مطابق با دیدگاه امام راحل، وحدت تنها راه علاج بیماری اختلاف مسلمانان است که میبایست به عنوان یک تدبیر راهبردی و یک فریضه دینی مورد توجه قرار گیرد؛ ضرورت و فوریت وحدت امت اسلامی موضوعی است که باید به صورت توأمان مورد اهتمام قرار گیرد. باید دانست فرقهگرایی در جهان اسلام یک مسئله صرفاً مذهبی نیست؛ بلکه نقشهای است موذیانه که از سوی دولتهای استکباری برای ضربه زدن به مسلمین تدارک دیده شده است. دشمنان اسلام از صفوف متحد مسلمانان میهراسند و تا به امروز با توسل به سیاست تفرقه اندازی به اشکال مختلف و در ادوار گوناگون به استعمار (کهن، نو، فرانو) مسلمین پرداختهاند؛ عبارت معروف «تفرقه بینداز و حکومت کن» بنا بر «دیپلماسی تفرقه» شکل گرفته و یکی از مهمترین نمادها و نمودهای آن ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی است. راهبردهای هویتی غربیان در جریان استعمار فرانو در قالب روشهایی چون فرقهسازی و ایجاد نحلههای به ظاهر مذهبی اما دروغین، بسط تفکرات التقاطی و… صورت گرفته است. در این روشها تلاش میشود که ایده اسلام منهای حکومت، تعارض دین با مردمسالاری، اسلام خشونتطلب و… ترویج گردد. در این میان، دیپلماسی وحدت، فن و هنر بهکارگیری وحدت اسلامی برای تأمین مصالح و منافع جهان اسلام است؛ یعنی چگونه وحدت اسلامی را به عنوان عنصر قدرت جهان اسلام و مسلمانان در روابط بینالملل به کار بگیریم تا مصالح اسلامی و جهان اسلام تأمین گردد.