پسران آتشبار

معرفی کتاب پسران آتشبار 

خاطرات شفاهی علی اکبر رحمانی

«سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس» با درک اهمیت و آ گاهی از این رسالت و مسئولیت و با انگیزهای جهادی، گامهایی را در راه ثبت و نشر خاطرات فرماندهان و نیروهای حاضر در رخدادهای هشت سال دفاع مقدس برداشته است. بررسی ریشه ها و شر ح وقایع جوامع بشری با نگرش تاریخی، یکی از کارکردهای متأخر تاریخ است. البته روشن است که علم تاریخ برای رسیدن به این هدف، در گردآوری داده‌ها و پردازش آنها از روش‌های تازه‌ای بهره برده است که »تاریخ شفاهی« یکی از آنها است.

سطر هایی از کتاب پسران آتشبار 

شوخ است و پر انرژی. با وجود بازنشستگی؛ هنوز هم از کار دست نمیکشد؛ شاید هم زمانه دست از سرش نمیکشد. به قول خودش قدبلند است و خیلی رشید! ولی همیشه در ردیف آخر صف میایستاده. پیک سردار ا کبر فتوحی در دوران جنگ بوده و حال مدیر یکی از دفاتر بیمه است. گاهی هم برای روایتگری سری به مناطق غرب کشور میزند و گاهی دلش برای شلمچه پر میکشد. یک روز سراغش را گرفتم؛ از پشت گوشی گفت: »همینجا نزدیکی‌تان هستم.« باورم شد. فکر کردم دفتر کارش است. گفتم: »برای بازخوانی خاطراتتان، تا یک ساعت دیگر خدمت میرسم.« خندهای کرد و گفت: »من کردستانم! چند روزی برای روایتگری رفته‌ام.«حسابی جا خوردم؛ همینجا که میگفت، منظورش کردستان بود!