تبارشناسی اصول فقه تألیف محمدحسن ربّانی، تاریخ علم اصول از دیدگاه شیعه و اهل سنت، کتابشناسی آثار و شیوهی استنباطی هریک را مورد مطالعه قرار داده است. کتاب حاضر مشتمل بر هشت فصل بوده که در اختیار علاقهمندان به مباحث فقهی قرار گرفته است. در این کتاب ابتدا تاریخ اصول اهل سنت و کتابهای آنان مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به نقش ادبیات عرب در فرآیند استنباط پرداخته میشود. نویسنده در ادامهی کتاب مطالبی پیرامون تغییر فتوای مجتهد و روش اصولی «سید مرتضی علمالهدی» و «شیخ انصاری» ارائه داده است. در پایان به تحلیل عوامل متعددی در مرجعیت و پیامدهای آن میپردازد.
شیخ مفید ابو عبدالله محمّد بن النعمان العکبری البغدادی شب در عالم رؤیا دید که حضرت فاطمه (س) وارد مسجد و مجلس درس وی شد و در حالی که دست امام حسن و امام حسین (ع) را گرفته بود به شیخ مفید فرمود: «علّمهما الفقه»، شیخ متعجب شد. صبح که در مجلس درس خود تدریس میکرد، دید که فاطمه بنت الناصر بالله کبیر عالم بزرگ بغداد - همراه سید رضی و مرتضی- وارد مجلس درس شد و خطاب به شیخ مفید گفت: علّمهما الفقه، و از اینجا بود که شاگردی سیّد مرتضی و سیّد رضی شروع شد.