امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
52,000
خرید
155,000
10%
139,500
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب یاس کبود

راضیه تجار درکتاب یاس کبود نقطه‌چین‌های زمان را عامدانه جابه جا کرده‌ است. شما رمان می‌خوانید، نه صرفاً تاریخ. یاس کبود داستان تاریخی نوشته راضیه تجار و منتشر شده توسط انتشارات کتابستان معرفت می باشد.

یاس کبود عاشقانه‌ای است آرام؛ در حال و هوای روزهای تهران قدیم. جایی حوالی چهارراه سرچشمه، در خانه‌هایی با دیوارهایی خوش رنگ، حیاط‌هایی بزرگ و محاط بر حوض‌های آبی رنگ. پر از گلدان و بوته‌های یاس خوش‌عطر که درز دیوارهارا می‌گیرند و بالا می‌روند و سر می‌کشند داخل کوچه‌ها.

روزهایی خوش‌عطر که هم عصر با استبداد رضاخانی شده و بیرون این چهاردیواری‌ها را به غایت ناامن ساخته است. دیگر کوچه‌های تهران محل امنی برای زنان نیست.

گزیده کتاب یاس کبود

آسید مرتضی عبا به سر کشیده بود و از سینه‌کش دیوار به‌سوی مسجد سپه‌سالار می‌رفت. هوا ابری بود و باد سردی می‌وزید. صدای آبی که به‌شدت از جوی می‌گذشت، با چکاچک شاخه‌های چنار همراه شده بود و سکوت شب را می‌شکست. آسید مرتضی پا تند کرد و از خم کوچهٔ تنگ و باریک گذشت و باز کوچه‌ای دیگر. این سرما را تنها یک چیز قابل‌تحمل می‌کرد.

مشتی یاس در جیب بغل داشت که هرگاه سر خم می‌کرد و نفسی عمیق می‌کشید، این عطر و بو نرم‌تر از نرم، تا عمق جانش فرومی‌نشست. عصر به خانهٔ سرهنگ رفته بود، همین امروز عصر، تا پیغام دیرآمدن او را به اهل خانه برساند. همان‌جا بود که یک دم معطر خانم را دیده بود؛ نه با چادر، که بی چادر؛ نه با روبنده، که بی روبنده؛ نه با پای جوراب‌دار، که با شلیته و تنبان بالای زانو. یک دم دلش فروریخته بود. وقتی در را به رویش گشوده بود و چشمان خمار و موهای افشانش را به چشم کشیده بود، رو گردانده و استغفراللّهی گفته بود. هنوز صدای دورشدن تق‌تق نعلین‌ها و جرینگ‌جرینگ خلخالی که به پا بسته بود، بر آجر قزاقی‌های حیاط شنیده می‌شد که دده‌باشی آمده بود جلوی در و بعد از شنیدن پیغام او، رفته و با یک بشقاب توگود پر از گل یاس و حنا برگشته بود. زبانش بند آمده بود. پاییز و گل یاس؟!

صفحات کتاب :
236
کنگره :
PIR۷۹۹۴
دیویی :
‏‫‬‭‭‏‫‬‮‭۸‮فا‬۳/۶۲‬‬
کتابشناسی ملی :
۹۱۷۹۳۴۱
شابک :
9786227808896
سال نشر :
1401

کتاب های مشابه یاس کبود