کتاب الفتنامه از آثار فارسی ملامحسن فیض کاشانی با تصحیح حمیدرضا میررکنی است که توسط انتشارات کتابستان معرفت منتشر و راهی بازار نشر شده است؛ این رساله به تشریح و تبیین اهمیت و آداب دوستی و الفت میپردازد.
ملامحسن فیض کاشانی از علمای معروف عصر صفوی است که رسائل فارسی فراوانی از خود بهجای گذاشته است. بسیاری از این رسالهها تصحیح و منتشر شدهاند و بسیاری دیگر هم مهجور و مغفول واقع شدهاند؛ یکی از این رسائل الفتنامه است. فیض در رساله الفتنامه به بیان چیستی، ضرورت و چگونگی دوستی و آدابش پرداخته است. بعد کتاب مصادقهالاخوان شیخ صدوق، با فاصله چند قرن این اولینباری است که برای تهییج و تشویق مؤمنین به شکلدادن حلقه دوستی و برادری، دست به نگارش اثری مستقل میبرد.
حمیدرضا میررکنی مصحح و محقق اثر در مقدمه خود این کتاب را قابل قیاس با کتاب شذراتالمعارف مرحوم شاهآبادی میداند و معتقد است طرح و عزمِ «جمعداشتن» و «جامعهداشتن» در آثار این چنینی نزد علمای شیعه در چنین آثار متولد شده است. طرح تفصیلی این مدّعا البته بهنحو مجمل در پیشگفتار محقق اثر با عنوان «حقیقتنامه فیض؛ طرحی درباره حقیقت و تاریخ برادری» دنبال شده است. بنا بر ادعای مصحح، این نخستینباری است که متن این رساله تصحیح میشود؛ نسخههای چاپ شده پیشین، همگی نسخهخوانی بودهاند و مقابله چند نسخه معتبر و رسیدن به یک متن سالم و صحیح، اولبار است که درباره این اثر فیض انجام میشود. معرفی نسخهها و سنجش اعتبار هر یک و نیز طرح شیوه تصحیح، پیش از ارائه متن خود رساله بهتفصیل در فصلی مجزا آمده است. حواشی متعددی بر متن این رساله تدارک شدهاست که خواننده علاوه بر متن رساله، میتواند از آنها سود ببرد؛ مایه اصلی این حاشیهها؛ نسخهشناسی، تفسیر و مطالب و معنای لغات و اصطلاحات دشوار متن است.
شیخ کمالالدین عبدالرزاق کاشی در «فتوتنامه» میگوید که طریقۀ مرافقت و اخوانیت بهحقیقت نیکوترین طریقهاست؛ چه مصالح دین و دنیا بدان منوط است و سعادت عقبی بدان مربوط و از این جهت، فقرا گفتهاند که هر کاری را یاری باید و این کار را یاران. و چون تتبّع لذات کنند، هیچ لذت چون لقای دوستان همدم و یاران ثابتقدم نیابند و هیچ الم صعبتر از مفارقت ایشان نه. و مطالب عظام و مقاصد صعبالمرام به موافقت اخوان سهل و آسان گردد و امور سهل و آسان، به یاری اصحاب و مخالفت طلاب، صعب و دشوار شود و علو شأن و بیان شرف و قدر آن را این حدیث الهی بس است: «وجبت محبتی للمتاحبّین فی و وجبت محبتی للمتواصلین فی انتهی کلامه».