خود رابه آتش بزن و مترس!
شاید پدرم کاووس مرا به جنگ میفرستد تا از چالهای به چاه اندازد… شاید گرسیوز همنقشهی شومی در سر داشته باشد و بخواهد شمشیر بر زمین گذاریم تا شبانه شبیخون زند… انگار باید هر روز از آزمون آتشی بگذرم و بر لبهی تیغی راه روم که هر دو سویش پرتگاهی است پر از درندگان گرسنه و خونریز…
در این مجموعه نویسنده کوشیده است که در مسیرهای ناشناختهتر شاهنامه حرکت کند، تا با پرهیز از تکرار افسانهها، آنها را از زاویهای نو و از درون متن ماجرا بازآفرینی کند.