صدرا در فردا، نخستین عنوان از مجموعه «آینههای کوچک» است که میخواهد در قالب داستانی کودکان، اندیشیدن و فلسفه را به کودکان ما بیاموزد. داستان صدرا در فردا، در تلاش است مفاهیم آیندهنگری، برنامهریزی و کار گروهی را به کودکان بیاموزد و در عین حال آنان را با چگونگی و مفهوم خواب دیدن آشنا کند.
کتاب صدرا در فردا به قلم نغمه رحیمیپور و کارشناسی حجت الاسلام محمدعلی زینلی نگارش یافته است. روش بیان و تبیین نویسنده، سال هاست به همت حجت الاسلام زینلی در گروهای کودک به کار گرفته شده است.
یک روز صبح زود، «صدرا فکری» چشم هایش را باز کرد. هوا تاریک و روشن بود. با زبانش دور دهانش را لیسید. احساس میکرد دهانش مزهی بستنی موزی میدهد. چراغ خواب گوشهی اتاق هنوز روشن بود. هواپیمای جنگیاش از سقف آویزان بود و سایهاش روی دیوار اتاق دیده میشد.
لای درِ اتاق باز بود و نور ضعیفی به داخل میتابید. صدای نفسهای منظّم زهرا و ضُحی، خواهرهای دوقلوی صدرا شنیده میشد. صدرا از طبقهی دوم تخت، پایین آمد. از اتاق بیرون رفت و در را پشت سرش بست. دلش نمیخواست باعث بیدار شدن خواهرهایش بشود.