کتاب رونوشتی به خدا به شرح خاطرات شهید بهزاد همتی میپردازد. این شهید بزرگوار در سال 1336 در کرمانشاه به دنیا آمد و در کنار برادر بزرگترش بهروز یکی از وزنههای انقلاب در کرمانشاه بودند.
او در سال 58 در رشته فیزیک دانشگاه رازی پذیرفته شد اما پس از انقلاب فرهنگی به دیواندره کردستان رفت و برای خدمت به محرومین به عنوان بخشدار دیواندره به ایفای وظایف خویش پرداخت اما به دست گروهکهای ضد انقلاب ربوده شد و پس از تحمل شکنجه, با حلقومی بریده شده به دیدار معبود شتافت.
این کتاب شامل 3 بخش مقدمه، زندگی نامه شهید بهزاد همتی و گزیدهای از خاطرات شهید بهزاد همتی است.
زمستان سرد و برفی کرمانشاه به ماه آخر رسیده بود و کم کم بساط خود را برمیچید که تولدی نوزادی در خانوادهی محمدرضا همتی گرما را به خانه بازآورد. در تاریخ 9/12/1336 و در روزهایی که همه آمادهی استقبال از سال نو و نوروز بودند، تولد نوزادی که او را بهزاد نامیدند، صفا و رونقی تازه به خانواده بخشید و نوروز را زودتر از موعد به خانه آورد.
آن روز کسی نمیدانست که بهزاد در 25 سالگی و در آستانهی ازدواج قرار است در پای آرمانهای یک انقلاب بزرگ به رهبری روح الله، قربانی شود. مادر، خبر نداشت که در حال بزرگ کردن و تربیت سربازی برای خمینی کبیر است، اما خدا این لیاقت و شایستگی را به او عطا فرمود. بهزاد رشد کرد و بزرگ شد و افکار و اندیشههایش هم با او بزرگ شدند و رنگ و بوی اسلامی و انقلابی گرفتند و این گونه بود که بهزاد در کنار برادر بزرگترش بهروز از وزنههای انقلاب در کرمانشاه شدند و با پیروزی انقلاب صفحهی جدیدی از خدمت و تلاش در کارنامهی خود گشودند.