...مادر متعجبانه خود را با عجله به بالای بالکن رساند و دید که دخترش به جای ماهی قرمز در تنگ، نقاشی یک ماهی قرمز را کشیده و داخل تنگ خالی قرار داده است، لحظه ای متفکرانه به دو فرزند زیبایش که شباهتی بی نظیر به هم داشتند خیره شد و در یک چشم بر هم زدن یاد روزهای کودکی خویش افتاد، درست همان گونه که پدر و مادرش به او آموخته بودند، او نیز قناعت و کنار آمدن با زندگی را به دو فرزندش آموخته بود، آرام آرام لبخند بر لبانش آمد و دو فرزندش را در آغوش کشید و سر سفره کنار آن ها نشست ...
کتابشناسی ملی :
۱۶۰۰۱۶۳
کنگره :
PIR۸۲۰۳/ح۸۷۷آ۴۲ ۱۳۸۸