دردومین دهه از پایان دفاع مقدس، عرصه ادبیات داستانی دفاع مقدس در کشور متوجه یک رهیافت تازه شده است که بر مبنای آن بسیاری از نویسندگان فعال در این عرصه سعی در ترسیم چهره غیر انسانی و کریه جنگی دارند که به ایران تحمیل شده و برای این منظور تصمیم گرفته اند تا برای عنوان انتخاب راوی، به سراغ غیر ایرانی ها بروند. رمان «لم یزرع» سعی کرده به نوعی مظلومیت شیعیان عراقی در طول هشت سال دفاع مقدس را نیز به تصویر بکشد. شیعیانی که اگر در جنگ حضور داشتند ناچار از فشار حزب بعث بوده و اگر حضور نداشته اند نیز زندگی و عرصه چنان بر آنها تنگ می شده که توان فکری و جسمی برای زندگی باقی نمی مانده استراوی اصلی رمان سربازی جوان با نام سعدون است که از شیعیان دجیل است و دلباخته احلی دختری از اهل سنت این منطقه است و سنت های قبیله ای اجازه وصلت به آنها نمی دهد. سعدون در بن بست این رویداد تصمیم می گیرد داوطلبانه عازم جبهه شود و این آغاز فرجامی عجیب برای اوست، فرجامی که برخلاف تصورش نه در جبهه که در زادگاهش که از آن فراری شده رقم می خورد.