کتاب عباس دست طلا، داستانی از زندگی حاج عباس علی باقری، نوشته ی محبوبه معراجی میباشد. این کتاب توسط انتشارات فاتحان منتشر و روانه ی بازار کتاب شده است.
کتاب عباس دست طلا نگاهی به عملکرد بسیجیان فنی و تعمیر کار واحد پشتیبانی و تدارکات سپاه پاسداران در دوران هشت سال دفاع مقدس دارد. خاطره نگار اثر، ماجرا ها را از زمانی که کمتر از دو ماه از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران گذشته، آغاز می کند.
زندگی عباس علی باقری، آن چنان که پدرش، مرحوم حسن باقری، آرزو کرده، از کودکی با کار، تلاش و زحمت قرین می شود؛ چه در زمانی که جنگ آغاز شد و مغازه صدمتری اش را توی تعمیرگاه روشن یا گاراژ غفوری شماره یک، با تعدادی کارگر رها کرد و به جبهه رفت و شبانه روز کار کرد، چه امروز در سرتاسر این زندگی نامه، همه جا سخن از کار و تلاش و امید به خداست.
در تمام اوقات شبانه روز، این کار است که بعد از توکل به خدا، در زندگی او حرف اول را می زند؛ چرا که او کار را راحت روح و روانش می داند. هر کس هم با او همراه می شود، می داند که باید از سپیده دم تا شامگاه، پا به پایش کار کند.
شعارش این است:
ـ ما می توانیم، پس باید کار کنیم و روی پای خود بمانیم.
عباس علی باقری با مروری کوتاه بر زندگی اش و دودلی های خود برای حضور در جبهه ها، از زمانی می گوید که تصمیم می گیرد برای دو هفته به جبهه برود و ببیند در آن جا چه کاری از دستش برمی آید.
اولین اعزام باقری هجدهم آبان ماه سال 1359 است. به همراه چند نفر از دوستانش وارد پادگان ارتش در اسلام آباد می شوند. محلی که خودروهای خسارت دیده از انفجارها توسط تعمیرکاران شرکت خودرو سازی ایران ناسیونال تعمیر می شوند و عباس علی باقری و دوستانش که قرار است توانایی خود را در کار ثابت کنند، جیپی را که چپ کرده تعمیر می کنند. توانایی و سرعت آن ها باعث شهرت شان می شود.
پس از گذشت یک ماه ونیم از بازگشت آن ها از جبهه ها، باقری تصمیم می گیرد تیمی فنی و حرفه ای را برای تعمیر خودرو ها به جبهه ها ببرد. یافتن این نیرو های ماهر و مجاب کردن آن ها بخش مهمی از کتاب «عباس دست طلا» است و به نوعی انگیزه مردم برای حضور در جبهه ها و چرایی شرکت نکردن برخی افراد در دفاع مقدس را بیان می کند.
باقری در نهایت تیمی 21 نفره را تشکیل می دهد تا به ستاد جنگی زیر نظر شهید دکتر مصطفی چمران بپیوندد، اما به دلیل ماجرا هایی که در هنگام اعزام رخ می دهد، تنها 9 نفر از تعمیرکاران باقی می مانند، افرادی حرفه ای که نزدیک به 14 ساعت در روز کار می کنند و خودروها را به سرعت تعمیر و تحویل می دهند.
او برای دومین بار در بیستم دی ماه سال 1359 به همراه تیم خود به پادگان ابوذر در سر پل ذهاب می رود و علاوه بر تعمیر خودرو، کشویی تفنگ 106 میلی متری ضد تانک را هم تعمیر می کنند. باقری در فاصله هر چند ماهی که به تهران می آید و بر می گردد، برای هر دوره از سفرش به جبهه های دفاع مقدس تیمی جدید و تازه نفس را می برد. بخش دیگری از کتاب عباس دست طلا به ماجرای حضور خانواده باقری در اهواز و منطقه جنگی اختصاص دارد. فعالیت های وی تا پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ادامه پیدا می کند و مهارت او در تعمیر خودرو ها باعث می شود تا به او لقب عباس دست طلا را بدهند.
امروز که چندساعتی ازش گذشته، حاجی آب دهنده یک صندلی روبه روی ما توی سایه گذاشته و نگاه مان می کند. اولش صندلی را زیر تیغ آفتاب گذاشت ولی کم،کم سایه رفت سروقتش! این تنها زمانی است که او استراحت می کند. بقیه وقت ها یکسره با او کار دارند. همه اش با تلفن حرف می زند و برای خطوط جبهه اتوبوس و کامیون می فرستد. با این که از او خیلی خوشم می آید، اما از یک کارش ناراحتم؛ آن هم کلاهی است که روی سرش می گذارد. خیلی کفری ام می کند. نمی دانم کچل است که همیشه کلاه می گذارد یا سرش عیب و ایرادی دارد و زخم است؟! با خودم می گویم که بالاخره یک روز می فهمم.
شیطان می گوید که خب، آن روز چرا همین حالا نباشد؟! دارم روی یک جیپ ترکش خورده کار می کنم. بقیه بچه ها هم هر کدام شان یک کار انجام می دهند؛ یکی صاف کاری، یکی جوش ورق، یکی لحیم کاری و دیگری شیشه می اندازد و یکی بدنه را جدا می کند و آن دیگری جا می گذارد، چسب می زنند یا جدا می کنند.
فضا پر از انواع و اقسام صداهاست. بوی چسب و لاستیک هم توی فضا پر شده. این بو، هر چه باشد، بهتر از عرق های بدن ماست. حالا خوب است این جا چند دوش آب نسبتاً گرم دارد؛ وگرنه بوی تعفن میگرفتیم. صداها آن قدر زیاد است که بعضی وقتها صدای توپ و گلوله را نمیتوانیم درست بشنویم و تشخیص بدهیم.
دانلود کتاب عباس دست طلا در نرمافزار فراکتاب فراهم است. پس از دانلود میتوانید آن را در کتابخوان مطالعه کنید.
محبوبه معراجی پور متولد سال 1351 است. وی دارای لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین و همچنین فارغ التحصیل انجمن خوشنویسان ایران (فوق ممتاز انجمن در سال ۸۵) می باشد. معراجی همچنین داوری داستان کوتاه کشوری با موضوع کالای ایرانی -افتخار ایرانی- بخش داستان و خاطره ۱۳۸۶ و داوری فجر جاوید(مسابقه کشوری داستان نویسی) ۱۳۸۶ را نیز به عهده داشته است.
«کتاب این آقای حاج عباس دست طلا را که مفصل و با جزئیات [گفته] خواندم. خیلی خوب بود انصافاً؛ مخصوصاً کتاب ایشان؛ هم مطلب در آن زیاد بود، هم آثار صفا و صداقت در آن کاملاً محسوس بود و انسان میدید. خداوند انشاءالله فرزند شهید ایشان را با پیغمبر محشور کند و خودشان را هم محفوظ بدارد.»
جهت خرید نسخه دیجیتال کتاب عباس دست طلا با هزینه ی بسیار اندک به اپلیکیشن فراکتاب مراجعه کرده و آن را دانلود کنید. پس از دانلود آن را میتوانید در کتابخوان مورد مطالعه قرار دهید.
مشخصات کتاب عباس دست طلا را در جدول ذیل ملاحظه بفرمایید.
مشخصات | |
ناشر: | فاتحان |
نویسنده: | محبوبه معراجی |
تعداد صفحه: | 272 |
موضوع: | زندگی نامه و خاطرات |
قالب: | الکترونیک |
نظر دیگران //= $contentName ?>
خیلی دوستش داشتم ، عالیه...
کتابی بسیار عالی جذاب وخواندنی...
یه روایت صمیمی و شیرین...
عالی...