این نه یک داستان است نه رمان،. برهه ای است از زمانی نه چندان دور نه چندان نزدیک. واقعیت و تخیل آن چنان در هم تنیده شده اند که امکان تفکیک آن ناممکن است.
آن هایی که در جلفای اصفهان زندگی کرده اند، قسمتی از من خود را در آن خواهند یافت. آن چنان با خطوط این کتاب پیش می روند که باعث تجدید خاطراتشان خواهد شد و سطر به سطر ذهن آنها را احاطه کرده و به جلفای آن زمان می برد.بوی دیوارهای کاه گلی آن جا را استشمام خواهند کرد و زمان را آنگونه می بینند که شاید هرگز به آن صورت ندیده اند، نه با چشمان خود بلکه با چشم قلب. انگار عقربه های ساعت زندگی در همان جا باز ایستاده اند تا بهتر وقایع را مرور کنند...