کتاب درد تنها شدن نوشتهٔ سیدمحمد سادات اخوی میباشد و انتشارات امیرکبیر آن را به چاپ رسانده است.
کتاب درد تنها شدن (یادداشتهای «زیارت» و «تماشا») برابر با یک ناداستان در قالب یادداشت و طرح است. این کتاب که به کوشش و ویرایش «فاطمه مُعَیّا» منتشر شده، چندین بخش را تحتعنوان «حکایت» در بر گرفته است. نویسنده در پیشگفتار این اثر دربارهٔ تنهایی و آدمها سخن گفته است.
خانههایی که فرو میریزند
شیوۀ زندگی موریانهها بسیار عجیب است...
موریانهها مانند «مورچهها » گروهی زندگی میکنند...
و لانهسازی آنها نیز گروهی است...
«ملکه » دارند...
«سرباز » و «کارگر » دارند...
و اگر درست دقت نکنیم؛ ممکن است آنها را با «مورچههای سپید » اشتباه بگیریم.
«غذاخوردن » مور یانهها هم عجیب است...
غذای اصل یشان مادۀ «سلولُز » است...
مادهای که به قول کتابهای علمی، به صورت ترکیب در گیاهان دیده میشود.
برای همین است که موریانهها علاقۀ بسیاری به خوردن «چوب » دارند.
معدۀ آدمها سلولز را هضم نمیکند، اما معدۀ موریانهها و برخی از حشرههای زمین، آنزیمی دارد که مادۀ سلولز را هم هضم میکند.
مشکل آدمها با موریانهها، این است که بیسر و صدا سر میرسند
جایی که نیششان به مادهای چوبی فرو برود، مقصودشان را یافتهاند
میخورند و تونلوار و بیسر و صدا پیش میروند...