کتاب اردوگاه عنبر نوشته حسین فرهنگاصلاحی، مهدی گلابی و غلامحسین کهن میباشد و توسط انتشارات سوره مهر نیز منتشر و روانه ی بازار کتاب شده است. در کتاب اردوگاه عنبر، سه خاطره از آزادگان هوانیروز را که در بند ارتش بعثی در بدترین شرایط روحی و جسمی اسیر بودند را میخوانیم.
دنیای اسارت، دنیای تاریکی هاست و به ندرت نوری در آن دیده می شود. نور و امید، کالای کمیاب اسارت است و یأس و درد و سختی، همیشه در زیر پای اسیران می لولند. و عشق به اباعبدالله (ع) کافی است تو را از خود بیخود و عاشقت کند و روانه کوی و دیارش نماید. اما وقتی درهای اسارت به رویت بسته شوند و اسارت هم به خاطر آرزوی زیارت باشد آن وقت چه می کنی؟
در کتاب اردوگاه عنبر، سه خاطره از آزادگان هوانیروز را که در بند ارتش بعثی اسیر بودند را میخوانیم، اسرایی که در اردوگاههای «عنبر» و «الرشید» در بدترین شرایط روحی و جسمی قرار داشتند.
تحمل و صبر این رزمندگان آزادگان در برابر شکنجههای کشنده بعثیها، ارتباطات اسیران با هم و با زندانبانان خواندنی است. فصل اول کتاب اردوگاه عنبر با عنوان "در بارگاه جانان" خاطرات حسین فرهنگ اصلاحی را در برگرفته است. "کبوتران بال سفید" عنوان دومین فصل کتاب است که دربردارنده خاطرات مهدی گلابی است.
فصل سوم با عنوان "اردوگاه عنبر" که عنوان کتاب نیز از همین فصل گرفته است نوشته غلامحسین کهن است. این روایت به ماجرای زیارت اسیران ایرانی در حرم امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) و شکنجه آنها توسط نیروهای بعث عراق اشاره دارد.
در بارگاه جانان
کبوتران بال سفید
اردوگاه عنبر
نسخه الکترونیکی کتاب اردوگاه عنبر، در فراکتاب موجود می باشد. شما می توانید با دانلود نسخه الکترونیکی این کتاب از طریق نر افزار فراکتاب، از مطالعه آن در کتابخوان فراکتاب لذت ببرید.
پانزدهم آبان ماه بود که بر اثر اصابت ترکش به سرم، در منطقه عملیاتی بیهوش شدم. چهار روز بعد چشمم را که باز کردم خودم را در چنگال اسارت گرفتار دیدم؛ در جمع بچه هایی که اسیر شده بودند. با یکی از بچه های گردانمان آشنا شدم. تیری به فکش اصابت کرده و آن را کج کرده بود و بعد داخل سرش تا نزدیک گوشش رفته بود و به این علت، دچار سردردهای شدید و ناگهانی می شد. بارها برای معالجه و درمان، به عراقی ها مراجعه کرده و خواستار رسیدگی به وضعیتش شده بود، اما عراقی ها هیچ توجهی به خواسته های او نکرده بودند.
تا اینکه بعد از شش سال و اندی دکتر عراقی با عمل جراحی او موافقت کرد. چند روز بعد، او را به بیمارستان بردند. اما چند ساعت بعد با سر تراشیده برگشت. وقتی جریان را از او جویا شدیم، گفت: «وقتی مرا به بیمارستان بردند سرم را تراشیدند و لباس عمل تنم کردند؛ اما با آمدن مجروحان عراقی، دکتر دستور داد که مرا ببرند، چون از نظر او، مجروحان عراقی بر من اولویت داشتند!»
چند روز گذشت. یک روز صبح با حالتی شگفت زده و متعجب به سراغم آمد؛ در حالی که یک گلوله دستش بود، گفت: «تیر... بیرون آمد!» متوجه منظورش نشدم. پرسیدم: «تیر بیرون آمد؟! کدام تیر؟» ـ باورکردنی نیست! امروز صبح احساس کردم که چیزی در گوشم گیر کرده. داشت اذیتم می کرد. انگشتم را که داخل گوشم بردم با جسم سختی مواجه شدم. با زحمت زیاد آن را بیرون کشیدم.
نسخه چاپی کتاب اردوگاه عنبر را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و پس از دریافت، از خواندن آن لذت ببرید.
مشخصات کتاب اردوگاه عنبر در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | سوره مهر |
نویسنده: | حسین فرهنگ اصلاحی، مهدی گلابی، غلامحسین کهن |
تعداد صفحه: | 64 |
موضوع: | خاطرات آزادگان |
قالب: | چاپی و الکترونیک |
نظر دیگران //= $contentName ?>
خیلی جالب بود قبلا خوندم این کتابو اطلاعاتی از اسرامون تو عراق داد که تا حالا جای دیگهای نخونده بودم حتما پیش...
کتاب خاطرات قشنگی داشت اما این قیمت گرونه،لطفا ارزونش کنید...