کمتر روزی است که در روزنامه، رادیو یا تلویزیون خبری از بروز سرکشی نیاید و یا مردم نظراتشان را در این باره با یک برنامۀ گفت و شنود در میان نگذارند. اما این موضوع تا همین اواخر به نوعی سر به مهر مانده بود و کسی از آن حرفی نمی زد و این طور به نظر می رسید که هیچ کس، حتی در مدرسه ها به آن اهمیت نمی دهد. تا قبل از دهۀ 1990بسیار کم پیش می آمد معلمی راجع به سرکشی حرفی بزند و من به عنوان کسی که در آن سال ها معلم بودم، به یاد ندارم که حتی جلسه ای راجع به این مسئله میان اولیای مدرسه برگزار شده باشد. از سمینار و کارگاه در مورد سرکشی هم خبری نبود، اگر هم بود والدین به چنین جلساتی علاقه نشان نمی دادند. نه کسی در این باره نامه ای به روزنامه ها می نوشت و نه موضوع را با نمایندگان مجلس در میان می گذاشت. راجع به سرکشی، نه کتابی به انگلیسی پیدا می شد و نه حتی فصلی در یک کتاب؛ فقط گاهی به پاراگرافی در کتاب های روانشناسی آموزشی، روانشناسی رشد یا سلامت کودکان و یا به اشاره ای گذرا در این طرف و آن طرف بر می خوردیم. هیچ فیلمی در این باره ساخته نشده بود و به نظر می رسید اصلاً کسی راجع به آن تحقیق نمی کند. پس چطور ظرف پانزده سال همه چیز تغییر کرد؟
در سال 1988 وقتی من به بررسی مبحث سرکشی در مدرسه پرداختم، فقط به یک نویسنده برخوردم که این موضوع را جدی گرفته بود؛ یک روانشناس و محقق سخت کوش سوئدی به نام «پروفسور دن اولوس» که از دهۀ 1970، یعنی سال ها پیش از آن که دیگر مربیان راهش را ادامه دهند، به کار روی سرکشی پرداخته بود. کار او در واقع سدها را از میان برداشت و خیل عظیمی از آثار ظاهر شد که در سر صف آن اثر قابل تأمل یک خانم انگلیسی به نام «والری بساگ» قرار داشت. امروزه اطلاعات فراوانی در مورد سرکشی وجود دارد. من یکبار عنوان "سرکشی در مدرسه" را در گوگل جستجو کردم و دریافتم که حدود 2760000 سایت در این باره وجود دارد. وقتی جستجویم را به آثار روانشناختی محدود کردم (یعنی سایر رشته ها را کنار گذاشتم ) نیز با 209 عنوان کتاب، 728 مقاله و 94 رسالۀ مربوط به این موضوع مواجه شدم.
...
کنگره :
LB3013/3/ر9ک9 1391
شابک :
978-600-5413-75-5