بررسی تطبیقی مسائل کلامی آثار فارسی امام محمد غزالی و مثنوی معنوی مولانا
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب بررسی تطبیقی مسائل کلامی آثار فارسی امام محمد غزالی و مثنوی معنوی مولانا
کتاب بررسی تطبیقی مسائل کلامی آثار فارسی امام محمد غزالی و مثنوی معنوی مولانا نوشته جناب آقای عاشور حسنزاده عرب منتشر شده در نشر متخصصان.
دکتر عاشور حسنزاده عرب پژوهشگر حوزه ادبیات تطبیقی اهل استان خوزستان – اهواز دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی و مدرس دانشگاه است. مباحث کلامی از جمله موضوعاتی است که بر جهانبینی عارفان تاثیر بسیاری داشته است. کلام دانشی است که سعی در پاسخگویی به شبهههای مطرح شده در زمینه اعتقادات دینی دارد. کتاب حاضر با هدف تحلیل و تطبیق اندیشههای کلامی مولانا و امام محمد غزالی تدوین یافته است. نویسنده پس از بررسی مفاهیم کلامی مثنوی مولانا و تطبیق آن با اندیشههای امام محمد غزالی، که یکی از سرچشمههای اندیشه کلامی مولاناست؛ به بررسی تحلیلی، تطبیقی جستارهایی از قبیل: توحید، معاد، نبوت، توکل، جبر و اختیار، عدل، حسن و قبح، قضا و قدر و... از دیدگاه غزالی و مولانا پرداخته است. نتیجه اینکه: در نگاه غزالی و مولانا تفسیر و تبیینی که از «توحید» بدست میآید، وحدت کلمه در نفی هرگونه نقص و نیازمندی و شریک داشتن از ذات اقدس الهی و دوری از شرک است. غزالی در بسیاری از مواضع کلامی خود، از جمله توکل، عدل، حسن و قبح و... پا را از دایرۀ کلام اشعری فراتر مینهد و بر خلاف آن عمل میکند او با اتکاء به دیدگاه اشعری خود، نبوت را امری ضروری نمیداند؛ هر چند برای آن فوایدی قائل است. وی در بیان ضرورت وجود نبی بیشتر به فواید دنیوی نبوت تاکید دارد و «معجزه» را یکی از راههای شناخت نبی میداند. در مورد جبر نیز هر دو اندیشمند با انگیزههای متفاوت «جبر» نسبی را در انسان پذیرفتهاند. در کل با توجه به همهی مباحثی که مطرح شد نباید تصور نماییم که میان اندیشۀ غزالی و مولانا تمایزی کامل و مشخص وجود دارد.
گزیده کتاب بررسی تطبیقی مسائل کلامی آثار فارسی امام محمد غزالی و مثنوی معنوی مولانا
غزالی در کیمیای سعادت در تحلیل_ گمراهی و جهل اهل اباحت_ هفت وجه را برمیشمارد و در درجه پنجم این نکته را یادآور میشود که:« خدای _تعالی _ رحیم است و کریم است و بهشت از هیچکس دریغ ندارد. و این ابله نداند که چه کرم و رحمت بود بیش از آنکه تو را اسباب آن فرادهد که یک دانه اندر زمینافکنی، هفتصد بدروی و بدان به پادشاهی جاودان رسی. اگر معنی کرم و رحمت این است که بیآنکه بکاری بدروی، پس کشاورزی و تجارت و طلب رزق چرا میکنی؟ صبر کن و بیکار همی باش که خدای تعالی کریم است و قادر است که بیتخم و کشت نبات برویاند. چون بدین کرم ایمان نداری، باز آنکه همیگوید:« و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها»(هود/6). و آنگاه اندر آخرت این اعتقاد کنی، باز آنکه میگوید: « و ان لیس للانسان الا ما سعی»(نجم/39)، و این از نهایت گمراهی باشد.
غزالی اما در احیاءالعلوم با بیان همین مسئله آن رو به طریقی دیگر و از جانبی دیگر مینگرد:«الاهتمام بالرزق من ذوی الدین قبیح و من ذوی العلم اقبح» به دنبال رزق رفتن از دیندار قبیح و از صاحب علم قبیحتر است. استدلال غزالی این است که هر آنکس دندان دهد نان دهد.