کتاب رازهای سازمان، اثر جواد موگویی و محبوبه رحمتی؛ به روایت تاریخ شفاهی سازمان مجاهدین خلق پرداخته و شامل پینوشتها و گفتوگوها با اشخاصی نظیر؛ «عزت شاهی، احمدرضا کریمی، سیدمهدی غنی، جواد منصوری، سعید شاهسوندی، صادق نوروزی و کریم رستگار» میباشد.
گفتوگو با عزتشاهی
شنیدن نام عزتشاهی، شکنجه و کمیتۀ مشترک ضدخرابکاری را در ذهن تداعی میکند. برهمزدن بازی فوتبال ایران و اسرائیل، آتشزدن دفتر هواپیمایی اسرائیل و ترور شعبان بیمخ، در نهایت او را در تلۀ ساواک گرفتار میکند و با شلیک هفت گلوله، دستگیر میشود. عزتشاهی را باید سمبل مقاومت در کمیتۀ مشترک دانست که تحسین چریکهای مارکسیست و مجاهدین را همراه داشته است. اعترافات وحید افراخته او را برای رهایی از شکنجه، به خودکشی وامیدارد. با این حال، سرنوشت، او را به ایستگاه انقلاب رساند. او پس از انقلاب، معاون کمیتۀ انقلاب اسلامی شد. نهادی که از همان ابتدای انقلاب در زدوخورد با سازمان بود؛ اما 30 خرداد 1360، این رویارویی را مسلحانه و خونین کرد.
ضربه به وقت شهریور
سازمان در عضوگیری، بسیار محتاط عمل میکرد و به همین ترتیب توانسته بود که تا شش سال پس از تأسیس، از ضربۀ ساواک در امان باشد. ساواک چگونه توانست در سازمان نفوذ کند؟
مؤسسین سازمان، عضو نهضت آزادی بودند. در جریان دستگیری اعضای نهضت آزادی در ابتدای دهۀ 40، آن ها نیز زندانی میشوند. در زندان، با فردی به نام مراد دلفانی آشنا میشوند. دلفانی، تودهای و اهل کرمانشاه بود. پدرش از زمینداران آن منطقه بود که پس از ضبط زمینهایش در سال ۱۳۲۹ توسط ادارۀ اوقاف، به همراه پنج تن دیگر یاغی شد و در کوهستانهای منطقه متواری گردید.. .