در فصل اول، به آغاز مبارزات ملی شدن صنعت نفت، اعدام انقلابی هژیر، مخالفت با تشییع جنازه رضاخان در قم، بازگشت آیتالله کاشانی و ملی شدن صنعت نفت و انتشار جزوه حکومت اسلامی فدائیان میپردازد.
در فصل دوم، به اتفاقات منتهی به کودتای 28 مرداد 1332 میپردازد و درسهایی که حضرت امام خمینی (ره) از این کودتا آموختند را بررسی میکند.
در فصل سوم، به تلاشهای حضرت امام خمینی (ره) و اطرافیان ایشان برای انجام اصلاحات در حوزه علمیه و مبارزه با متحجّران میپردازد.
در فصل چهارم، به بررسی اقدامات جمعیت فدائیان اسلام و در آخر شهادت رهبر بزرگ این جمعیت شهید نواب صفوی میپردازد.
در فصل پنجم، نویسنده به اقدامات مهم فرهنگی و مدیریت بسیار پیچیده آیتالله بروجردی در دوران تقیه برای ارتقاء دیانت مردم و قدرت روحانیت میپردازد.
در فصل ششم، به مرور اقدامات فرهنگی بخشی از جریان اسلامی آن دوره میپردازد.
در فصل هفتم، به بررسی اعدام نواب صفوی و اعضای جمعیت فدائیان اسلام میپردازد.
در فصل هشتم، به بررسی توسعه حوزه، رشد شبکه روحانیت انقلابی، فضای باز سیاسی در سالهای 1336 تا 1339، تقابل آیتالله بروجردی و شاه در آخرین سالهای زندگی آیتالله بروجردی میپردازد.
گزیده کتاب لله
نیروهای فدائیان در راه نارت بر صحت برگزاری انتخابات تلاشهای زیادی انجام دادند، اما این تلاشها به نتیجه نرسید. شهید مهدی عراقی در این رابطه روایت میکنند:
صندوقها را در مسجد سپهسالار جمع کرده بودند که بیست و چهار ساعت نگهبانی میدادند، چه در پشتبام و چه در پایین، و در موقع قرائت هم توی خود سالن نظارت بر قرائت داشتند. پای هر صندوقی که آراء آن قرائت میشد، یک نفر از بچهها نظارت داشت. تعدادی از صندوقها، آراء دستهکرده در آنها وجود داشت که بچهها سروصدا کردند و مسئولین، صندوقها را مهر و موم کرده و از گردونه خارج کردند. عدهای نیز بودند که پارچه روی دستشان گذاشتند، پایین پارچه هم کش گذاشته بودند. مشتی رأی دستهکرده زیر پارچه میگذاشتند. وقتی دستشان را توی صندوق میبردند، کشها را میکشیدند و رأیها را خالی میکردند. بچهها مچشان را گرفتند و با سروصدا این صندوقها را هم از گردونه خارج کردند. دو یا سه روز بیشتر به آخر قرائت آرا باقی نمانده بود...