نظر شما چیست؟

معرفی کتاب خسی در میقات

کتاب خسی در میقات نوشتهٔ جلال آل احمد است. انتشارات امیرکبیر این ناداستان در قالب سفرنامه را روانهٔ بازار کرده است. کتاب خسی در میقات سفرنامه‌ای به قلم جلال آل‌ احمد است که هرچند به نظر می‌رسد باید فقط رنگ‌وبوی دینی و مذهبی داشته باشد، عقاید روشن‌فکرانهٔ نویسنده را نیز در بر گرفته است. در این سفرنامه، جلال آل‌احمد با دقت و ریزبینی از همه‌چیز صحبت کرده است؛ نه‌تنها از مناسک مذهبی بلکه از هر آنچه در لحظه‌لحظهٔ سفرش به چشم دیده است. توصیفات ریز و دقیق او سبب می‌شود تا تجربه‌ای همانند مشاهدهٔ او را پیش چشم خود ببینیم. او در این کتاب از پوشش‌ها، آداب‌ورسوم، مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاحتی و... سخن گفته است. «خسی در میقات» به‌دلیل جملات کوتاهی که دارد، توجه بسیار نویسنده به جزئیات و متن روان و دلنشین آن است که بسیار شناخته شده است. گاه زبان و قلم نویسنده رنگ گله و شکایت به خود می‌گیرد و به نظر می‌رسد که سر درددلش باز شده است؛ به همین دلیل از عقب‌ماندگی، تحقیر و از معماری مکان‌های زیارتی و امکانات نامناسبی می‌نویسد که حکومت سعودی در اختیار زائران قرار داده است. گاه نیز قلمش آن‌هایی را نشانه می‌رود که کورکورانه عبادت می‌کنند و حتی عبادتشان هم رنگ تشریفات دارد؛ ازاین‌رو از دیگر ویژگی‌های این سفرنامه، گِله‌هایی است که آل‌احمد از نابسامانی‌های مسلمانان می‌کند. کتاب «خسی در میقات» یکی از معروف‌ترین سفرنامه‌های معاصر حج است که جلال آل‌احمد در سال ۱۳۴۳ و در ۴۱سالگی، درطول سفر حج نوشته است. شاید اولین ویژگی «خسی در میقات» که به ذهن می‌رسد، موقعیت ویژه‌ای است که نویسنده در آن پا به چنین سفری گذاشته و به‌موجب آن، این سفر می‌تواند فصل تازه‌ای از زندگی نویسنده محسوب شود؛ به‌ عبارت‌ دیگر، این سفر برای آل‌احمد یک سفر معمولی نیست. آل‌احمدی که به این سفر می‌رود، همان است که روزی پیوستن به حزب توده، گریز از خانواده‌ٔ مذهبی خود و انتشار کتاب در اعتراض به سنت‌های دینی را تجربه کرده است. به‌گفتهٔ علی شریعتی اگر کسی دوره‌های زندگی جلال آل‌احمد را نداند و آل‌احمد «خسی در میقات» را با آل‌احمدِ سال‌های ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ (که توده‌ای شده‌بود) مقایسه کند، نمی‌تواند بپذیرد نویسندهٔ سفرنامهٔ حج، او باشد. آل‌احمد در این سفرنامه در هر منزلی و موقفی قلم را دست گرفته و آن‌قدر از جزئیات و تفاصیل سفر خودش به‌طور بداهه‌ برای ما نوشته که از خودمان می‌پرسیم چطور یک آدم در طول سفرش اینقدر فرصت نوشتن داشته‌است؟ از خصوصیات دیگر این سفرنامه، شرح بسیاری از جزئیات مربوط به حاجی‌های کشورهای مختلف است که هر یک آداب‌ورسوم، پوشش، ابزار و ویژگی‌های مربوط به خودشان را دارند.

گزیده کتاب خسی در میقات

«عصری رفتم پست‌خانه. پست‌چی یازده قروش تمبر برای پاکت داد و دوازده‌تا برای کارت. (هنوز به‌دست نیاورده‌ام که یک ریال سعودی ۲۰ قروش است یا ۲۱؟) و اذان عصر را می‌گفتند که از صف پست فارغ شدم و تا آمدم بجنبم، کوچه و خیابان را صف نماز انباشت. به‌ یک‌ چشم‌ به‌ هم‌ زدن. هرکه می‌رسید، به صف می‌پیوست؛ اما دکاندارها همچنان مشغول معامله... که بغل‌دست یک زن ایستادم. کف خیابان ـپابرهنه ــ و کیف کوچک دوشی‌ام زیر پیشانی و زنک دختری داشت، جلویش نشانده به بازی و خودش عبای سفید داشت و عرب نمی‌نمود و نماز که تمام شد (هیچ‌کس قصر نکرد؛ یعنی ندیدم.) راه افتادم دنبال نقشه. از این دکان به آن دکان. پنج‌تا دکان نوشت‌افزارفروشی و کتابفروشی را سر زدم تا عاقبت یک نقشه گیر آوردم. از مدینة‌السلام. چاپ خدا عالم است کی و از روی نقشه‌های دوره عثمانی. به پهنی دوتا کف‌دست و «نخل‌الزهرا» گوشه مسجدالنبی همچنان کاشته. از آن زمان تا به امروز مسجد پیغمبر را دوسه‌بار تعمیر کرده‌اند و گسترده و نخل و دیگر مخلفات را زده‌اند؛ ولی نقشه همچنان از پنجاه شصت‌سال پیش حکایت می‌کرد.

صفحات کتاب :
160
کنگره :
ِDS208
دیویی :
915/380453
کتابشناسی ملی :
9521967
شابک :
978-964-00-2277-1
سال نشر :
1402

کتاب های مشابه خسی در میقات