کروسینسکی یک کشیش فرانسوی بود که 20 سال در اصفهان زندگی کرد. کروسینسکی در این مدت فقط یک مبلغ مذهبی نبود، بلکه مدتی در مقام یکی از اعضای هیئت سیاسی کشور فرانسه با دولت ایران مذاکره کرد. این اتفاق به او فرصت داد تا از وقایع دربار و مسائل پشت پرده سیاست در ایران آگاهی پیدا کند.
در همان ایام، شاهد شورش افغانها و محاصره اصفهان بود و یکی از دقیقترین گزارشات را در مورد این رویداد تدوین کرد. وی نه تنها شاهد وقایع اصفهان در دوران محاصره بود، بلکه در ماههای واپسین محاصره، اردوگاه افغانها رفت و از نزدیک شاهد وقایع آنجا بود. پس از سقوط اصفهان، با افغانها به اصفهان برگشت و تا دومین سال حکومت اشرف، در آنجا حضور داشت. تا این که در اواخر سال 1725م/1317ق، با سفیر اشرف به دربار عثمانی رفت و از آنجا عازم لهستان شد.
خاطرات کروسینسکی پس از مرگ وی در اختیار کشیش دوسرسو قرار گرفت. تا آنها را برای چاپ آماده کند. دوسرسو سفرنامه کروسیسنکی را به سه بخش تقسیم کرد: بخش نخست رسیدن افغانها به پشت دیوارهای اصفهان، محاصره و سقوط آن شهر، کنارهگیری شاه حسین، دو سال و نیم حکومت محمود غاصب، انتصاب جانشینش و اقدامات او تا پایان سال 1725م/ 1137ق، میپردازد. بخش دوم شامل مطالبی در مورد ریشه افغانها، دسیسههای میرویس(پدر محمود) در اصفهان و قندهار، شورش او و....است، بخش سوم به شناخت هرج و مرج و اشفتگی دولت ایران در دوران شاه حسین ضعیف اختصاص دارد.
طولی نکشید که شاه حسین بر تخت سلطنت جلوس کرد، اما خواجهها از اینکه پادشاهی با این خلق و خوی نرم و روح لطیف و ناتوانی تقریبا طبیعی، انتخاب کردند و میتوانستند او را تحت سلطه نگه دارند، قانع نبودند ومیخواستند از جانب او اطمینان خاطر داشته باشند. بنابراین، کوشیدند او را به سمت فسق و فجور سوق دهند و از کار بیزار کنند. اما انجام این کار مشکلتر بود، زیرا نخستین اقدام این پادشاه در آغاز حکومتش، سد استواری در مقابل اهدافشان به وجود آورد، مغز شاه مملو از افکار و برنامههایی برای برقراری نظم و قانون بود. افکاری که در دوران انزوا، از قرآن که به آن دلبستگی داشت، آموخته بود و قصد داشت آنها را عملی کند.
این ویژگی که برای پادشاهان کمی عجیب به نظر میرسد، برای شاه حسین لقب ملا یا ملاحسین را به ارمغان آورد. چون شاه خودش را موظف میدید از مصرف مشروبات که در قرآن منع شده است جلوگیری کند، با صدور فرمانی، نوشیدن شراب را به طور کامل ممنوع کرد. در واقع نخستین کسی بود که این قانون را اجرا کرد.