نظر شما چیست؟

معرفی کتاب هفت مقاله

کتاب هفت مقاله اثری از جلال آل احمد می‌باشد که دربرگیرنده هفت مقاله با عناوین هدایتِ بوف کور، مشکل نیما یوشیج، درباره «آدن»، سفرنامه‌ای از یونان امروز، در زندان‌های راکفلر، سلمانی زنش را کشته، عروس داماد برج ایفل می‌باشد. در این کتاب به شکل خلاصه، با مسیر شکل‌گیری ادبیات مدرن ایران و چهره‌های تأثیرگذار در این حوزه بیشتر آشنا می‌شویم.

جلال آل‌احمد بی‌شک یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین روشنفکران ایرانی در صد سال اخیر ایران بوده است. او صادق هدایت را به‌خوبی می‌شناخت. دوست صمیمی و همسایۀ نیما یوشیج بود و نیز رفیق صمیمی و پای ثابت سفرهای غلامحسین ساعدی نمایش‌نامه‌نویس بزرگ آن روزگار. با سیمین دانشور بزرگ‌ترین زن رمان‌نویس نسل خودش ازدواج کرده بود و خالق آثار داستانی متعددی بود و نقش برجسته‌ای در ترجمه‌های درخشان آثار ادبی مهم داشت. سفرهای متعددش در داخل و خارج از ایران به تدوین قوم‌نگاری‌ها و سفرنامه‌های بسیار منجر شده بود و همچنین جستارهای استادانۀ بسیاری دربارۀ موضوعات گوناگون مهم زمانۀ خودش نگاشته بود. با شخصیت‌های انقلابی همچون مصطفی شعاعیان، روشنفکر مارکسیست و رهبر سیاسی آن زمان دوستی نزدیکی داشت و حضورش در فضای سیاسی و هنری و فرهنگی ایران حضوری گسترده و تأثیرگذار و اساساً تعیین‌کننده بود. او نزدیک‌ترین شاگرد و یاور و همراه یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های مستقل سیاسی و روشنفکری ایرانی یعنی خلیل ملکی بود یا اینکه در منزلش پذیرای افرادی چون سید محمود طالقانی، امام موسی صدر و علی شریعتی بود یا اینکه در دوره‌ای با دولت‌مردانی چون علی امینی و محمد درخشش گفتگو و نشست‌وبرخاست داشت. یکی از مهم‌ترین مشخصات زمانه جلال آل‌احمد شدت‌گرفتن استبداد و شکل‌گیری نهادهای سرکوب‌گری چون ساواک و نیز قدرت‌گرفتن افرادی چون پرویز ثابتی در بخش‌های امنیتی و اجرایی حکومت بود. در اختناق آن دوره ایران تأثیر استبداد در آرا و نظرات و مواضع روشنفکران کاملا مشهود است. این اختناق و استبداد به بازتولید رفتارهای خشونت‌آمیز در جامعه و روشنفکران منجر شده بود و آنان برای ضربه‌زدن به حکومتِ وقت دست به هر کاری می‌زدند

گزیده کتاب هفت مقاله

بحث درباره آنچه که او بود و اکنون دیگر نیست، درباره شخصیت او کار دشواری است که از عهده هرکس برنمی‌آید، اما بحث درباه آثار او که از او بود و اکنون نیز هست، گرچه به همان دشواری است، ولی امکان بیشتری دارد. سندها پیش روی ماست، وجود او به عدم پیوست؛ اما برگه‌های وجودش در دسترس ماست. برگه‌هایی که اگر نه همه آنها، دست‌کم برخی از آنها جاویدان خواهد ماند. آیا بهتر این نیست که - به خصوص درباره هدایت که تا زنده بود خودش را از دیگران می‌دزدید، برای شناسایی نویسنده این آثار در خود آثار بجوییم؟ و اصلا آنچه اصیل است و آنچه باید به عنوان برگه‌ای از ادبیات معاصر ایران شناخته شود، خود هدایت است یا آثار او؟ و آیا میان «خود» او و آثارش امتیازی هست؟ «خود» هدایت را حتی وقتی هم که زنده بود می‌بایست از آثارش شناخت. هر طرفی از او را در کتابی و هر قسمتی از او را در داستانی؛ گرچه این نیز خود یک معمای حل شده است؛ ولی می‌شود گفت که هدایت از وقتی تاریکخانه را نوشت خودکشی کرده بود و از وقتی بوف کور را تمام کرد، تمام شده بود.

صفحات کتاب :
135
کنگره :
1370 14آ/7931 PIR
دیویی :
4/62 فا 8
کتابشناسی ملی :
5188- 70 م
شابک :
9789640022856
سال نشر :
1403

کتاب های مشابه هفت مقاله