دامن گل گلی یک داستان کودکانه به قلم ریحانه جعفری است این داستان ماجرای زنگ نقاشی دو همکلاسی است که با هم قهر هستند. هدف این داستان نکوهش قهر و تشویق دوستی است. کتاب دامن گل گلی توسط انتشارات امیر کبیر منتشر شده است.
زنگ نقاشی بود. بهاره و یلدا از صبح با هم قهر کرده بودند. بهاره کیفش را گذاشت روی میز تا چشمش به دفتر یلدا نیفتد.
یلدا مداد مداد آبی را برداشت و پرسید:«خانم اجازه، هر چی دلمان خواست بکشیم؟»
خانم معلم لبخندزنان گفت:«هرچی دلت خواست!»