کتاب ما تنها نیستیم به قلم غلامرضا حیدری ابهری کاری از نشر جمال یک کتاب جالب برای رده سنی نوجوانان است که در قالب نامهنگاری نگارش شده است.
نامهی گلهگذاری نویسنده از دوستی به نام سعید آغاز میشود ابتدا نامهها در مورد گله از مقایسه کردن افراد با یکدیگر ندیدن تفاوتها و پشت صحنههاست بعد از آن مسیر نامهها به سمت توضیح دادن مسیر تولید یک کتاب میرود و این فرآیند را مرحله به مرحله توضیح میدهد. و مردم را با این فرآیند طولانی آشنا میسازد، تا خواننده بدانند یک کتاب چگونه متولد میشود و انتشار مییابد. متن نامههای کتاب زبانی شیرین و خواندنی با اندکی چاشنی طنز دارد که بر جذابیت کتاب میافزاید.
ببین سعید جان
مگر قرار است همهی مردم مثل هم باشند؟ مگر همهی کوهها هماندازهاند؟ مگر همهی گلها همرنگاند؟ مگر همهی پرندهها مثل هم آواز میخوانند؟ مگر همهی ستارهها روشنیشان مانند هم است؟ و مگر همهی درختها یک نوع میوه میدهند؟
ماجرای ما آدمها نیز همین است. همه مثل هم نیستیم. به قول قدیمیها:« پنج انگشت با هم برادرند؛ اما برابر نیستند.» خدا، همهی آدمها را مثل هم نیافریده است. بعضیها سفیدند و بعضیها سیاه؛ بعضیها قدبلندند و بعضیها قدکوتاه؛ بعضیها موی قشنگتری دارند و بعضیها صدای زیباتری؛ بعضیها ریاضی را راحتتر یاد میگیرند و بعضیها زبان را، و بعضیها نقاشی بهتر میکشند و بعضیها کاردستی بهتر میسازند.