کتاب فقیر و ثروتمند pdf
معرفی کتاب فقیر و ثروتمند
* این کتابی است که باید مثل یک کتاب مقدس آن را با خود داشته باشید و به توصیه‌هایش عمل کنید. *
یک خانه بسیار بزرگ ویلایی نوساز با همه امکانات رفاهی از سینمای خانگی گرفته تا استخر و جکوزی با باغی بزرگ و سرسبز در اطرافش و چند ماشین اسپرت گرانقیمت در پارکینگ. خدمتکاران (از آشپز و باغبان و راننده و نظافتچی) به کار خود مشغولند. یک نفر (صاحب همه اینها)، با لباس راحتی در کنار استخر لمیده و در حال خوردن یا سیگار کشیدن است. فارغ از تمامی های وهوی دنیا. چراکه کارگران هم در کارخانه اش مشغولند و پولها به حسابش سرازیر می‌شود.
حتی تصورش هم خوشایند است و آدم را خوشحال می‌کند. همان طور که آدم، یک خواب خوش ببیند و دوست نداشته باشد از خواب بیدار شود؛ اما... اما اینها تصور یک آدم فقیر از یک آدم ثروتمند است. نه اینکه در واقع امکان چنین چیزی وجود نداشته باشد، نه. ولی اگر می‌خواهید ثروتمند شوید، از خواب خوش خود بیدار شوید و دست به کار شوید..
کتاب فقیر و ثروتمند نوشته علیرضا تنهایی به تفاوت های زندگی فقیرانه و زندگی در ثروت و رفاه اشاره دارد. مطمئنا فقر و غنا در تمام شئونات زندگی انسان تاثیر واضحی دارد. علیرضا تنهایی تصویر کاملی از این تاثیر در کتابش ایجاد کرده است.
گزیده ای از کتاب فقیر و ثروتمند
- کتاب خواندن، یکی از بزر گترین تفریحات ثروتمند است. کتاب نه تنها باعث می‌شود اوقات فراغت او پر شود، بلکه مطالب بسیار زیادی به او می‌آموزد. (برای همین ثروتمند حاضر است هزینه کند و کتاب بخرد. اصلاً مبالغی را به کتاب خریدن اختصاص می‌دهد. همان گونه که برای خرید چیزهای ضروری دیگر هزینه می‌کند.) حتی بازی و تفریح و گذران اوقات فراغت ثروتمند نیز به نوعی با کار و آموزش آمیخته است. فقیر، کتاب خواندن را بی‌فایده و خسته‌کننده می‌بیند و هر نوع پرداخت برای کتاب یا آموزش را اضافی. آخر او پول را برای گذران زندگی و معیشت (خورد و خوراک) می‌خواهد و می‌ترسد در صورتی که در جای دیگری پول را هزینه کند پول کم بیاورد. برای ثروتمند، «آموزش » یک نوع سرمایه گذاری است اما برای فقیر هزینه.
(نکته: در جایی خواندم فقر، همان گرد و خاکی است که در کتاب‌های فروش نرفته یک کتابفروش می‌نشیند. فقر، شب را بی غذا سپری کردن نیست، روز را بی اندیشه سپری کردن است.)
صحبت از کتاب شد. من کتاب‌ها را به سه دسته تقسیم می‌کنم. کتاب‌هایی که مربوط به حوزه علمی خاصی هستند که من از آنها سررشته‌ای ندارم یا خیلی به کار من نمی‌آیند. کتاب‌هایی که یک یا چند جمله از آن به کار من می‌آید و می‌شود آنها را یادداشت کرد و کتاب‌هایی که بیش از چند جمله آموزنده دارد یا مطالبش جوری است که با دانستن و به کار بستن آ نها می‌توان جامعه‌ای بهتر داشت و باید این دسته از کتاب‌ها را خرید و همراه داشت و هر از چند گاه آ نها را مرور کرد. متأسفانه فقیر فقط یک کتاب مقدس دارد که آن را هم نمی‌خواند.
