کتاب 900 روز در جهنم pdf

خاطرات شفاهی آزاده علی حاج‌حسینی

امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
47,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب 900 روز در جهنم

مدت‌ها بود تصمیم گرفته بودم که دین خودم را به آزادگان سرافراز ادا کنم و گوشه‌ای از سختی‌ها، رنج‌ها و مصیبت‌های آن‌ها را به رشته‌ی تحریر درآورم؛ تا این که یکی از دوستان گران‌قدرم به نام «آقای علی حاج حسینی» لطف کرد و خاطرات اسارتش را تعریف کرد و بنده‌ی حقیر آن را به رشته تحریر درآورم تا همگان بخوانند و بدانند که چه بر سر این عزیزان آمده است و ارتش بعث عراق چه شکنجه‌هایی بر آن‌ها روا داشته است.

بعضی از کوردلان هنوز باور ندارند یا نمی‌خواهند باور کنند که چه بر سر آن‌ها آمده است. آن‌ها نمی‌خواهند و نمی‌توانند قبول کنند که چهل نفر در یک اتاق دوازده متری به مدت یک ماه زندگی کنند؛ زندگی که چه عرض کنم، با مرگ دست و پنجه نرم کردن و هر لحظه آرزوی مرگ کردن. آن‌هاحق دارند باور نکنند، چون وقتی بر روی بهترین تخت‌خواب و در آرامش شب را به صبح می‌رسانند نمی‌توانند باور کنند که ایستاده خوابیدن یعنی چه؟ شب تا صبح مانند یک جنین خوابیدن یعنی چه؟ باور نمی کنند و نمی‌خواهند باور کنند که شب و روز در فاصله‌ی نیم‌متری‌شان ظرف ادرار و مدفوع قرار داشته باشد. اصلاًتصورش را هم نمی‌کنند که دربیست چهار ساعت یک مرتبه آن هم به مدت چندثانیه بتوانند قضای حاجت انجام دهند. نمی‌توانند به خود بقبولانند که دست و پای شکسته و شکم پاره شده و ترکش خورده دریک محیط آلوده و پر از میکروب جوش بخورد و ترمیم شود یا شکم پاره شده را که روده‌هایش بیرون آمده باشد و آن را با نخ‌های آلوده‌ی پتو بدوزند و جوش بخورد و خوب شود.

آن‌ها چه می‌دانند اسارت چیست؟ چه می‌دانند که دشمن چه بلایی را بر سر انسان می‌آورد. چه می‌دانند که اگرحرف حق بزنی و یاکلام خدا را تلاوت کنی تو را در چاله‌ی توالت می‌اندازند ونجاست به خوردت می‌دهند. چه می‌دانند؟ البته که نباید بدانند، چون اگر همین برادران به جبهه نرفته بودند و شهید، جانباز و یا اسیر نشده بودند آن‌ها اصلاً نمی‌توانستند در بستر آرام بخوابند. اگر رشادت‌هایی که آن‌ها کرده‌اند و سختی‌هایی که محتمل شده‌اند نبود، الان هیچ کس نمی‌توانست با آرامش سر بر بستر بگذارد و بخوابد. بعضی‌ها اصلاً نمی‌خواهند باور کنند که وقتی برای آزادی از بند ماه‌ها تلاش می‌کنی‌، قیچی می‌سازی، جیره‌ی غذایی ات را ذخیره می‌کنی، گرسنگی می‌کشی، تلاش می‌کنی و موفق نمی‌شوی و تو را در استخری که آب آن یخ بسته است می‌اندازند و آ‌ن‌قدر کتکت می‌زنند تا شهید شوی و هنوز خانواده‌ات انتظار آمدنت را می‌کشند یعنی چه؟

اگر او برای آزادی از بند شهید شد، نتیجه‌اش این است که تو امروز آزاد هستی. هیچ کس به‌جز پدر، مادر، برادران و خواهران آزادگان نمی‌توانند درک کنند که وقتی از جوان شانزده ساله‌ای که برای دفاع از میهن رفته است و مدت دوسال و اندی از او خبرندارند و اگر خبری هم می‌رسد جز شهادت و یا مفقودیت نیست.

کسی جز آن‌ها درک نمی‌کند که فراق یعنی چه؟ وقتی تصور کنی که از تونل مرگ باید عبورکنی ، یا سیدی کابل برپشتت بخورد و بیست و چهارساعت بی‌هوش باشی و یا به‌خاطر داشتن ریش و هیکلی دُرشت شکنجه شوی که اگر دست برپشتت بزنند خون بیرون بجهد و یا سه روز بدون آب و غذاباشی و از شدت تشنگی مانند بچه‌های امام حسین(ع) شکمت را روی کف آسایشگاه بگذاری و یا از شدت کثیفی و نرفتن به حمام لباس‌هایت پر از شپش بشود و یا با لگد درجه‌دار نیرومند عراقی دندان‌هایت خرد شوند و در دهانت بریزند.

وقتی روزی چندین مرتبه بدون جهت کتک بخوری و یا از گرسنگی و عذاب وزن تو از نصف هم کمترشده باشد و از نگاه کردن به چهره‌ی یک دیگر واهمه داشته باشی و یا نه صد روز شب را نبینی و فراموش کنی که رنگ آسمان در شب چگونه است و به بیماری شب کوری گرفتار شده باشی و... دیگر به خودت اجازه نخواهی داد که تعریف‌هایی که آزادگان می‌کنند را به گوش جان نسپاری و آن را به باد هوا نخواهی داد.

صفحات کتاب :
172
کنگره :
DSR۱۶۲۹‭
دیویی :
۹۵۵/۰۸۴۳۰۹۲‬‬
کتابشناسی ملی :
7581765
شابک :
978-622-98048-5-8‬‬
سال نشر :
1400

کتاب های مشابه 900 روز در جهنم