کتاب مردمان فرودست

معرفی کتاب مردمان فرودست

کتاب مردمان فرودست همانطور که می دانید اولین کتاب داستایوفسکی است. نخستین گام که از او یکی از نام آورترین نویسندگان جهان را ساخت. سبک نوشتاری، بسیار ساده و حتی عامیانه است. دو نفر که تحصیلات چندانی ندارند، در کمال سادگی و بی پیرایگی، غم و غصه ها، ناراحتی ها و محبت صمیمانه شان را طی نامه هایی با هم رد و بدل می کنند. همین سادگی و بی پیرایگی بود که دو منتقد بزرگ و صاحب نام روس: بلینسکی و نگراسوف را چنان به شوق آورد که اعلام کردند ستاره‌ی درخشانی در عالم ادبیات روس ظهور کرده است. پیش‌بینی‌شان درست بود و داستایوفسکی گامی بسیار بلندتر از آن چه حدس زده بودند، نه تنها در ادبیات ملت روس، بلکه در همه‌ی جهان برداشت. استثنایی بودن خود داستایوفسکی و زندگی‌اش، بلاهایی که به سرش آمد، سختی هایی که کشید، با توجه به ویژگی های روحی و اخلاقی خاصی که داشت، همگی باعث شدند آثاری بوجود بیاورد که در ادبیات جهان بی نظیرند. از این ها گذشته داستایوفسکی پدیده جدیدی را در آثارش آفرید که تا آن موقع ناشناخته بود و پس از آن «روانشناسی» نام گرفت. او با تجربه و تحلیل و روانکاوی ذهن خودش و آن چه در آن به صورت صدها شخصیت متفاوت، با اخلاق و رحیه های گوناگون وجود داشت، سبک جدیدی را در عالم نویسندگی ایجاد کردکه سرمشق و راهنمای بسیاری از نویسندگان جهان پس از خودش شد.

گزیده کتاب مردمان فرودست

به خاطر گردش دیروزمان در جزیره ها، چه قدر از شما سپاسگزارم، ماکار آلکسیه‌ویچ! چه هوای تازه و با طراوتی، آن جا چه قدر آدم احساس راحتی می کند، چه سرسبزی و گل و گیاهی! خیلی وقت بود که این همه سرسبزی ندیده بودم؛ طی مدتی که مریض بودم، همیشه احساس می کردم دارم می میرم و سرانجام هم خواهم مرد. خودتان قضاوت کنید دیروز چه احساسی داشتم، اما اگر دیروز غمگین بودم از من دلخور نشوید. حالم خیلی خوب است، خیلی احساس راحتی می کنم، اما در بهترین لحظه ها هم، نمی دانم خودم را چرا کمی اندوهگین احساس می کنم. اگر گریه کردم دلیل خاصی ندارد، خودم هم نمی دانم چرا تمام مدت گریه می کنم....