کتاب تعبیر یک رویا، با قلم جذاب و خواندنی معصومه عبدالله زاده آرپناهی به رشته تحریر درآمده و روایتگر خاطرات فائزه کعبی نیا، همسر روحانی شهید مدافع حرم، جابر حسینپور می باشد و توسط انتشارات خط مقدم منتشر شده است.
کتاب تعبیر یک رویا، به روایت یادبودهایی از زندگی « شهید جابر حسین پور» از زبان فائزه کعبی نیا «همسر این روحانی شهید» می پردازد. این دلاور گران قدر، در یک «خانواده ی ایرانی» در کشور کویت چشم در جهان گشود، ولی برای فراگیری دروس طلبگی به کشور «ایران» آمده و طی رخدادهایی به عنوان «شهید مدافع حرم» به خاک سپرده شده است. شخصیتی که دست رد به همه ی زرق و برق های دنیوی زد تا به گنجی گران بهاتر دست یابد.
اگر علاقه مند به کتاب های داستانی به ویژه «زندگی نامه ی شهدای مدافع حرم» هستید؛ کتاب تعبیر یک رؤیا، گزینه ای مناسب برای مطالعه و خلق لحظاتی خاص می باشد.
شیخ جابر اهل کویت بود اما به خاطر تحصیل دروس دینی راهی دیار قم شد و به ایران آمد. پدر وی چند باب مغازه ی کاروش داشت اما طلبگی و نان بخورنمیرش.
وقتی شیخ با فائزه ازداوج کرد زیاد به سفرهای تبلیغاتی دینی می رفتند به قول معروف هم ساحتی و زیارتی است. بعد مدتی هم صاحب پسری به نام محمدباقر شدند. زندگی هم سختی دارد و هم خوشی، اما برد با آن کسی است که بهره وافی را از خوشی هایش ببرد و سختی ها را یک امتحان ببیند و از آن ها بگذرد.
بعد از مدتی که خانه را عوض کردند شیخ با یک فرم به خانه بازگشت و به فائزه گفت: کار پیدا کردم ولی تو هم باید رضایت خود را اعلام کنی!
شیخ قرار بود وارد سپاه شود و به خاطر همین رضایت همسر شرط بود که فائزه آن رضایت نامه را امضا کرد و این شد آغازی جدید که تقدیر برای آن ها رقم زده بود.
نسخه الکترونیک کتاب تعبیر یک رویا را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کنید و سپس در کتابخوان فراکتاب آن را مورد مطالعه قرار دهید.
سفره که پهن می شد، می رفتم توی اتاق و دیگر کاری به کارشان نداشتم. صدای خنده ی جابر، از همه بلندتر بود. صدایش می آمد که یکی یکی به دوستانش تعارف می کرد. صدایش که دور و نزدیک می شد، می فهمیدم هر دقیقه کنار یکی از دوستانش نشسته و دارد لقمه می گیرد و به او تعارف می کند. همیشه همین طور بود. کنار من هم که می نشست، حتماً لقمه می گرفت و به من می داد. مهمان ها که رفتند، از اتاق آمدم بیرون. یک بشقاب غذا برایم آماده کرده بود. جلویم گذاشت و گفت: بفرما! این هم برای خانمم. بفرما، حبیبتی!
حالا تو بنشین غذا بخور. من خودم همه ی کارها را می کنم.
گفتم: گرسنه نیستم. بعداً می خورم.
گفت: نه. تو غذا بخور. شستن ظرف ها با من.
بدم می آمد جابر ظرف ها را بشوید. این کار زنانه بود و دوست داشتم خودم بکنم. گفتم «خودم ظرف ها را می شویم ...»؛ اما جابر بی توجه به حرفم رفت ظرف ها را شست.
دو روز بعد، صبح زود، به طرف اهواز راه افتادیم. محرم در راه بود و جابر می بایست هر چه سریع تر به اهواز می رسید. از همان توی جاده، به میثاق و میلاد و طارق زنگ زد و گفت: دارم می آم. آماده باشید؛ شب که رسیدم، می آم طرفتون.
همیشه اولین جایی که سر می زد، سید شعاع بود. بچه ها را جمع می کرد و می رفتند پیش سید شعاع برای عرض سلام و ادب. سید شعاع را از سخنرانی هایش می شناخت؛ پیرمرد سیدی که در خط مقدم مبارزه با وهابیت بود. هر روز، یک مسجد می رفت؛ آن هم مساجد حاشیه ی شهر؛ چون می دانست وهابیت در مناطق محروم بیشتر فعالیت می کند. با وجود سن زیادش، از فعالیت دست برنداشته بود. سال قبل، درست قبل از ازدواج ما، از طریق توییتر دعوت شد به مناظره با جوانی وهابی. جوان وهابی، سؤال هایی می کرد که مشخص بود خودش جواب شان را دارد. از قرار معلوم، آن ها یک تیم قوی بودند و هر جا شیعه ای پیدا می کردند، سعی می کردند او را با سؤالات پیچیده مغلوب کنند. سید شعاع خودش به تنهایی حریف این گروه بود؛ ولی گاهی برای آوردن دلیل و سند از منابع معتبر، به کمک نیاز داشت و می بایست در وقت کم آن ها را ارائه می کرد.. .
نسخه چاپی کتاب تعبیر یک رویا را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و پس از دریافت کتاب از محتوای ارزشمند آن بهره وافی و کافی ببرید.
مشخصات کتاب تعبیر یک رویا در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | خط مقدم |
نویسنده: | معصومه عبدالله زاده آرپناهی |
تعداد صفحه: | 191 |
موضوع: | زندگی نامه و خاطرات، به روایت همسر شهید |
قالب: | چاپی و الکترونیک |