کتاب حوض شربت به قلم مریم قربان زاده روایتی است نایاب از روزهای تبعید، از سالهای مبارزه و قیام، از لحظههای دلتنگی و تنهایی یک زن که میکوشد یار باشد و نه بار. این کتاب توسط انتشارات ستاره ها منتشر شده است.
مریم قربانزاده در این کتاب به سراغ بانویی رفته است که در آغاز جوانی به همراه همسر جلای وطن میکند تا شوهرش که طلبهای انقلابی است بتواند در کنار آقا روحالله خمینی بماند.
بانو بتول باوقار وقتی میبیند شیخ اسماعیل فردوسیپور ممنوعالمنبر شده و تحت فشار رژیم نمیتواند به راهش ادامه دهد و چاره را در هجرت میبیند، غربت و سختیهایش را به جان میخرد تا در کنار شیخ اسماعیل بماند و یاریاش کند.
این زوج جوان از محله حوض شربت شهر فردوس تا شارعالرسول نجف اشرف، سفری سخت را برای هجرتی دوازده ساله آغاز میکنند. پیاده و شبانه از مرز ایران و عراق رد میشوند تا در کنار امام باشند. سالهای دور از وطن در کوچههای خاکی و هوای گرم نجف، برای بتول سخت اما شیرین میگذرد. خانواده امام همسایههای مهربانی هستند و تحمل غم غربت را برای او آسان میکنند.
مریم قربان زاده در کتاب حوض شربت خاطرات یکی از قهرمان این مرز و بوم را روایت کرده که این بار بانویی است مثل دیگر مادران و همسران، بانویی که در پس فعالیتها و اتفاقات مهم نقشی اساسی را ایفا می کند. وی که همسر یکی از یاران با وفای امام خمینی (ره) بوده و پا به پای او در تمام جریانات انقلاب اسلامی همراه و یاور ایشان بوده است. نام او بتول باوقار است دختری از شهر فردوس که مثل تمام دختران و هم سن و سالش در سن کم ازدواح می کند و در نوجوانی به همسر طلبهای به نام اسماعیل فردوسی پور در می آید.
همسر بتول، شیخ اسماعیل با وجود این که زندگی مشترکش رو تازه آغاز شده و پا گرفته، تصمیم می گیرد از حوزه مشهد به حوزه نجف هجرت کند. سفر سختی در راه بود، با وجود دو فرزند خردسال و این که پس از رسیدن به نجف، بتول باید با زندگی ساده و فقیرانه همسر طلبهاش بسازد. در نجف بود که شیخ اسماعیل با امام (ره) آشنا میشود و در راستای کمک به اهداف انقلاب و امام، به یکی از فعالان نهضت او تبدیل میشود و در تمام لحظات انقلاب امام را همراهی میکند و نه تنها در زمان انقلاب که پس از آن نیز فعالیتهای خود را ادامه میدهد. سرانجام نیز در واقعه ای که هفتم تیر در حزب جمهوری به وقوع پیوست و شهید بهشتی را از انقلاب گرفت، حضور داشت و در طی این حادثه به شدت مجروح گشت. بتول که در تمام زندگی سخت حاج اسماعیل همراه او بوده در این لحظات سخت نیز پرستارش میگردد و او را از مرگ نجات میدهد.
نسخه ی الکترونیک کتاب حوض شربت را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس آن را در کتابخوان فراکتاب مورد مطالعه قرار دهید.
به دنبال سفر این دو نفر، بازاریان مشهد پیش شیخ مجتبی رفتند و گفتند: «ما می خواهیم به قم برویم و خدمت آقا روح الله برسیم. دل مان می خواهد در خدمت شما هم باشیم». حاج شیخ پذیرفت و به همراه شیخ اسماعیل بلیط قطار گرفت و راهی تهران شد. بعد از توقف یک هفته ای در تهران، به قم رفتند، ابتدا به زیارت حضرت معصومه و بعد از آن به دیدار آقا روح الله. وقتی خبر ورود هیئتی از مشهد در قم پیچید، شهر به هم ریخت. عده بی شماری برای استقبال آمده بودند، شایع شده بود آیت الله میلانی به دیدار آقا روح الله می روند. حاجی غنیان، حیدر رحیم پور ازغدی و حاجی اکبرزاده از جمله بازاریان انقلابی همراه شیخ مجتبی قزوینی بودند. جمعیت در حیاط منزل آقا روح الله نشستند. میهمانان در اتاق بودند. از اتاق یک پنجره به حیاط باز می شد. آقا روح الله و حاج شیخ مجتبی در دو طرف پنجره و روبه روی یکدیگر نشسته بودند. حاجی غنیان بلند شد و اشعاری انقلابی خواند، بعد از او آقای اکبرزاده برای امام حسین مرثیه خواند و مجلس را گرم کرد.
بعد از آن مجلس، همه به مشهد برگشتند جز حاج شیخ مجتبی. حاج شیخ گفت: «من در منزل آیت الله خزعلی می مانم». شیخ اسماعیل هم در قم ماند و بعدازظهر همان روز پذیرای آیت الله مرعشی و آقای شریعتمداری شدند.
در همین روزها آقا روح الله هم به دیدار حاج شیخ رفت و به قولی بازدیدش را پس داد. این از رسوم علماست که وقتی یک عالم دینی به شهری وارد می شود، سایر علما به دیدارش بروند و او هم دیدار آن ها را پس بدهد. بعد از این دیدار، یک جلسه خصوصی هم بین آقا روح الله و حاج شیخ شکل گرفت. شیخ اسماعیل داخل اتاق نرفت و به همراه پسر حاج شیخ بیرون اتاق منتظر ماند. این دیدار حدود یک ساعتی طول کشید. وقتی ملاقات تمام شد، حبیب آقا از پدرش پرسید: «آقا را چگونه یافتید؟» حاج شیخ پاسخ داد: «سید، کامل است». حبیب دوباره سوال کرد: «حتی از آن جهات؟» و منظورش اطلاع از علوم غریبه ای بود که خود شیخ مجتبی داشت و حاج شیخ پاسخ داد: «حتی از آن جهات».
نسخه چاپی کتاب حوض شربت را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و از خواندن آن لذت ببرید.
مشخصات کتاب حوض شربت در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | ستاره ها |
نویسنده: | مریم قربانزاده |
تعداد صفحه: | 230 |
موضوع: | خاطرات، شهدا |
قالب: | چاپی و الکترونیک |
نظر دیگران //= $contentName ?>
عالیه...
اشکالات نگارشی زیادی دارد، برخی از خاطرات باورپذیرنیست، خواندنش رااتلاف وقت دیدم...
کتاب خوبی بود.یه گوشه ای از زحماتی که برای انقلاب کشیده شده.با خوندن این کتابها میفهمیم چقدر برای انقلاب سخت...
قلم نویسنده را خیییلی دوست داشتم....
عالی...
با خوندن کتاب با جزئیات بیشتری از مسیر انقلاب آشنا شدم و خیلی دیدم رو باز تر کرد، امیدورام این سبک کتا بها بیش...
عالی داستانی واقعی از صبر، صبر زنانی که همپای مردانشان برای انقلاب جنگیدند...