کتاب شمیم عشق اثر زینب مرادی توسط انتشارات آپامهر منتشر شده است. نیما رادمهر روایتگر و شخصیت اصلی این رمان، پسری خوش ذوق و با احساس است که اسیر عشقی یک طرفه از جانب دخترعمویش میشود. او که تمایلی به این ارتباط ندارد، با مخالفت خانوادهاش همه راهها را به روی خود بسته میبیند. اما این همه ماجرا نیست؛ نیما در کارخانه عمویش یعنی پدر پریا کار میکند و نمیتواند به این راحتیها از چنین قضیهای خلاص شود.
خاندان رادمهر از خانوادههای متمولی هستند که حساسیت زیادی به انتخاب فرزندانشان در انتخاب همسر دارند. نیما که در حال حاضر دانشجوی رشته معماری است، قدرت نه گفتن و مقاومت در برابر خانوادهاش را ندارد. اما ماجرایی اتفاق میافتد که همهچیز را تغییر میدهد...
کتاب شمیم عشق جذاب و پرطرفدار به دلیل استقبال خوانندگان، در سالهای مختلف تجدید چاپ شده است. با روایتهای خواندنی این کتاب همراه شوید و سرنوشت غیرقابلپیشبینی شخصیتهای داستان را دنبال کنید.
زن عمو با لباسی که پوشیده بود شبیه ملکه های انگلیسی شده بود، پریا هم حسابی به خودش رسیده بود و می درخشید. پریا با عشوه ها و زبون هایی که می ریخت حسابی خودش رو تو دل مامان و بابا جا کرده بود هنوز احوالپرسی ها تموم نشده بود که خانواده ی عمه اومدند و پشت آن ها چند تا از دوستای نغمه اومدند و سالن شلوغ شد.
صدای بلند بیژن رو شنیدم که فضا رو ساکت کرد
بیژن- سلام آقا ارسلان حالتون چطوره؟
بابا- ممنون پسرم خیلی خوش اومدی
بیژن - به به چه تولد زیبایی تبریک می گم نغمه خانم
نغمه- ممنون بیژن خان ولی هنوز تولد شروع نشده
بیژن - چرا با دیدن شما انگار تولد آغاز شده
به بیژن گفتم: انقدر زبون نریز
بیژن - نیما جان اینا حقیقته
- آهان
بیژن - بله نیماجان
به پدر و مادر بیژن خوش آمد گفتم و رو به بیژن گفتم: امشب شلوغ نکنی ها دوست های نغمه هم هستند.