کتاب حکایت زخمها نوشته الهه آخرتی توسط انتشارات روایت فتح منتشر شده است. این کتاب گام کوچکی است برای نمایش گوشهای از تابلوی رنگارنگ و امیدبخش وحدت امت اسلامی در مواجهه با شرارتی بینالمللی.
الهه آخرتی در کتاب حکایت زخمها شما را به پای حکایت زخمهای چهار جانباز مدافع حرم خواهد برد که هر کدامشان از گوشهگوشه جغرافیای ایمان، خود را به سنگر دفاع رساندهاند و روایتگر مصافشان با دشمنی واحد هستند. در بخش اول کتاب نویسنده به سراغ محمد علوش جوان لبنانی رفته است که جزو نیروهای تخریب حزبالله بوده و در اثر انفجار دستان خود را از دست میدهد. در بخش دوم ضیاء خدابخشی مجاهد افغانستانی فاطمیون با تلاش و اصرار فراوان خودش را به سوریه میرساند و به صف مجاهدان میپیوندد. او با حمله ماشین انتحاری مجروح میشود و در زیر آوار ساختمان میماند، اما به شکلی معجزهآسا از تیر خلاص دشمن در امان میماند. در بخش سوم به دلیل مشکلات امنیتی به شکل محدود و کلی با زندگی یک مجاهد پاکستانی همراه میشویم. رزمنده زینبیون که بر اثر موج انفجار و ترکش های خمپاره از چندین ناحیه مجروح میشود. در بخش پایانی نیز خاطرات سردار رضا سلمانی دلاور ایرانی که در جنگ سوریه از ناحیه پا به فیض جانبازی رسیده مرور میشود.
«همهجا یکدست سفید بود. با برگشتن دوباره نگاهم به سمت چراغ سقفی، انگار جرقهای توی سرم زده شد و نور عظیمی که مرا به پرواز در آورده بود ذهنم را روشن کرد. یادم آمد! با نیرویی که سر منشأش درک تازهام بود، زبانی که تا چند ثانیه قبل مثل چوب خشک به سقف دهانم چسبیده بود مثل یک ماهی کوچک و بیقرار شروع به حرکت کرد و صدای فریاد شادمانهام به گوشم رسید: «من در بهشتم، هنوز زندهام اما در بهشتم! چطور ممکنه؟ این همون چیزیه که میخواستم...».