کتاب چمدان های باز، با قلم جذاب و خواندنی سیدمحسن روحانی به رشته تحریر درآمده و در انتشارات جام جم منتشر و در دسترس علاقهمندان به کتابهای داستانی قرار گرفته است. این کتاب دارای داستان هایی از روزگار اشخاصی می باشد که به عنوان مهاجرانی، از سراسر جهان به آمریکا نقل مکان کردهاند.
چمدان های باز، قصه ی غربت نیست، چون ابدا گله ای از شرایط موجود ندارد. کتاب می خواهد یادآوری کند که زندگی دور از وطن برای مهاجر، یک کل است، با اجزایی که هم زشت اند و هم زیبا؛ هم شکوه دارند و هم اندوه، چمدان را باز گذاشته ام که بدانیم داستان مهاجران ادامه دارد. نه مثل سفرنامه ها با بازگشت به وطن تمام می شود، نه الزاما نتیجه گیری خاصی دارد و حتی انتهای باز هم ندارد. چون سیر روایت ها جاری است و داستان زندگی ها هم.
اینجا نیویورک است و آنچه می خوانید گوشه ای از زندگی پرداستان یک حقوق خوانده ی ایرانی است.
اگر علاقه مند به کتاب های داستانی به ویژه «سرگذشتی» هستید؛ کتاب چمدان های باز، گزینه ای مناسب برای مطالعه می باشد.
کتاب چمدان های باز، دارای داستان هایی از روزگار اشخاصی می باشد که به عنوان مهاجرانی، از سراسر جهان به آمریکا نقل مکان کرده اند.
کتاب حاضر، با بیانی متمایز و شیوا از دیدگاه یک «دانشجو و وکیل ایرانی» به نمایش درآمده و خیلی از واقعیت ها را شفاف نمایان ساخته است.
نویسنده کتاب چمدان های باز، سعی دارد «فراز و نشیب های مهاجرت و زندگی در کنار تفاوت های فرهنگی، اقتصادی و مذهبی» را مورد تحلیل قرار دهد.
کتاب چمدان های باز با قرار دادن داستان هایی، با عناوینی نظیر؛ « شال گردن، خنکی کف پوش، هجرت حشرات، ماندگارترین بوسه، خش سی دی، مریم دایی، چهار تنها، خودکار بیک، مردم نهاد، در وجه من، جغرافیای ذهن، رفیق لازم، آسمانِ مریم، توپ پلاستیکی، قوطی واکس، بند انگشتی، نیکوتین لازم، کفش گل دار، دهن کجی، کوره ی تحریم، شوک الکتریکی، پدرخوانده، مفتاح سداد، یک کاسه، جنگ نرم، مرز نشناسی، برف نوبر، ایران پساترامپ» و غیره درصدد است نشان دهد، یک مهاجر باید «کار و زندگی، شناخت محیط، نوع روابط عمومی، درک جامعه و هر چیزی را خودش بشناسد و آزمون و خطا کند و یاد بگیرد» و در واقع این مسیر مانند تولدی دوباره است و هر شخصی برای آغازی جدید، «ناگزیر از آشنایی دوباره با این تجربه ها» می باشد.
شالگردن
خنکی کفپوش
هجرت حشرات
ماندگارترین بوسه
خش سیدی
مریم دایی
چهار تنها
خودکار بیک
مردم نهاد
در وجه من
جغرافیای ذهن
رفیق لازم
آسمانِ مریم
توپ پلاستیکی
نسخه الکترونیک کتاب چمدان های باز را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کنید و سپس در کتابخوان فراکتاب آن را مورد مطالعه قرار دهید.
جاسلین، یکی از اساتید راهنمای تِزم، پیشنهاد داد که برای شرکت در کنفرانسی، به هارلم بروم؛ بخشی در نیویورک که بیشتر ساکنانش رنگین پوست هستند و به این دلیل، فرهنگ و رفتارهایشان با بقیه ی محله ها متفاوت است. یعنی حتی لهجه و زبان بدنشان هم فرق دارد و البته که آمار جرم و جنایت و توزیع مواد مخدرشان هم از بقیه ی نیویورک بالاتر است.
توی مسیر مشغول جابه جا کردن هدفون بی سیم در گوشم بودم. سرم ولی خیلی آرام به دو طرف می چرخید. هر بار که به طرفی بود، نگران می شدم از آن یکی طرف، آدمی، موجودی، چیزی به من آسیب برساند. برایم ثابت شد که تحت تأثیر تبلیغات منفی علیه رنگین پوست ها قرار گرفته ام. خب ما ساکن مرکز ایران که همه روشن پوست بودیم، تیره پوست کمتر به چشممان خورده بود. تازه بعد از آمدنم هم کمتر از تعداد انگشتان یک دست دوست تیره پوست داشتم، آن هم در حد یک سلام و احوال پرسی. ولی هر چه بود، قدم زدن در کوچه هایشان و راه رفتن زیر نگاه های سنگین شان سخت بود. جوری که مثلا با شلوارک نارنجی در میدان انقلاب راه بروم. همین باعث می شد خیلی تند مسیر را طی کنم که فقط هر چه سریع تر برسم به مقصد. گوشی را بیرون آوردم و برای پنجمین بار موقعیت خودم را در نقطه ی آبی گوگل مپ نگاه کردم.
از من تا مقصد را با نقطه های آبی نشان داده بود و بالایش نوشته بود بیست دقیقه از راه مانده. نمی فهمیدم پادکستی که در گوشم پخش می شود چه می گوید. صدای خنده های بلند زنانه و موسیقی هیپ هاپ از پنجره ی یک خانه بیرون می زد. سرم را نچرخاندم ولی از صدای آهنگی که با هم می خواندند فهمیدم جشن است. از کنار کافه ای رد شدم که میزهای چوبی و صندلی های فلزی اش را بیرون گذاشته بود. بیرون، یعنی خیابان عریضی که پیاده رو بزرگی هم داشت. ماشین هایش زیاد بودند و پیاده هایش بیشتر. پیرمردی سیگار برگ می کشید. پوست صورتش رنگ همان سیگار بود و موهایش سفید، شبیه مورگان فریمن.. .
نویسنده کتاب یک جوان برگزیده و درس خوان می باشد که ترجیح و تقدمش در زندگی، رشد تحصیلی و شغلی است و چندان کاری به مفاهیم ارزشی و اولویتشان در زندگی ندارد. (منظور مسلمان است اما برای خودش، نه برای مواجهه با جهانی که در آن زندگی می کند). آزادی بیان در آمریکا خیلی برایش جذاب است و معتقد است فضای تحصیل در آمریکا به شدت پیشرفته است.
ولی نویسنده بررسی کامل و ژرفی از «فضای آمریکا» نداشته و فقط ظاهر را می بیند. به عنوان مثال آیا این آزادی بیان، به یک کارگردان اجازه می دهد با آسودگی ضد «صهیونیست ها و عمالشان که علیه مسلمانان انجام می دهند، فیلمی بسازد؟» و غیره.
به عنوان مثال، نمونه ایی از دیدگاه نویسنده به شرح ذیل می باشد :
«ص ۱۷۰: (نویسنده رفته به قبرستانی در لس آنجلس سر قبر شعبان بی مخ، دارد لایو می گیرد برای ایرانی ها، که ناگهان صدای یک ایرانی را در همان قبرستان می شنود که می گوید): شعبان هم کشورش را دوست داشت، دلش می خواست آینده اش خوب باشد و توش با عزت و لذت زندگی کند! (بعدش هیچ توضیحی درباره شعبان بی مخ و نامردی هایش نمی دهد! شعبان اگر کشورش را دوست داشت، در کودتای آمریکایی 28 مرداد همکاری نمی کرد.)»
نسخه چاپی کتاب چمدان های باز را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و پس از دریافت کتاب از محتوای ارزشمند آن بهره وافی و کافی ببرید.
مشخصات کتاب چمدان های باز در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | جام جم |
نویسنده: | سیدمحسن روحانی |
تعداد صفحه: | 336 |
موضوع: | داستان ایرانی، رمان ایرانی |
قالب: | چاپی و الکترونیک |
نظر دیگران //= $contentName ?>
#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب نویسنده این کتاب برای گذراندن دوره پسا دکترای خود راهی کشور آمریکا می شود.این اثر،اول...
یه چند وقتی بود با آدمایی که مهاجرت کردن آشنا شده بودم و دست بر قضا کتابی رو خریدم که مربوط به مهاجرت بوده #چ...
عالی عالی...