کتاب روح عاشق من به قلم معصومه زرین جو، روایتیست عاشقانه از زندگی پسر جوانی که در اثر وقایعی تلخ به کما میرود اما عشق بار دیگر او را به زندگی باز میگرداند. بدون شک همهی ما در زندگی با فراز و نشیبهای بسیاری مواجه هستیم، پس شاید داستان زندگی امیرعلی نیز روایت یکی از همین فراز و نشیبهاست.
امیرعلی، پسر جوانی که در اثر اتفاقات مختلف زندگیاش دگرگون شده و در مسیری قرار میگیرد که خود نیز تا قبل از آن باور نمیکرد. او بر اثر شکستی عاطفی در رابطهی خود با دختری به نام نازنین، بسیار غمگین است و همین موضوع باعث میشود تا روزی در خیابان تصادف کند.
این تصادف سر آغاز فصل جدیدی است از زندگی امیرعلی، او به کما میرود و زندگیاش مدتها در این وضعیت ناخوشآیند باقی میماند. تا این که درست زمانی از کما بیرون میآید و هوشیاری خود را به دست میآورد که برای نخستین بار دختری را میبیند که انگار مدتهاست میشناسد. بیگمان این سرآغاز زندگی عاشقانهی امیرعلی خواهد بود.
تو کافه ی همیشگی قرار داشتیم، بارون نم نم می بارید و من طبق معمول گل رز قرمزی که بنظرم قشنگ تر از بقیه گل ها بود براش خریدم، گل فروش می گه حتماً خیلی دوستش داری که نیم ساعت طول می کشه تا براش یه گل انتخاب کنی... که براش وقت می ذاری... نمی دونه من دیوونه ی نازنینم... عاشق خنده هاش و لبخندهای بی صداش... وقتی از شادی صدای خنده اش تو گوشم می پیچه از خودم متشکر می شم که خنده به لب نازنینم آوردم.
نظر دیگران //= $contentName ?>
خیلی یخ بود...
بهترین کتاب توی عمرم بود عالیییییی بود آفرین به نویسندش...
واقعا خیلی زیبا بود!...