کتاب مدرسه در مدار زندگی نوشته مریم فلاح، مینا فلاح و در نشر مهرستان به چاپ رسیده است. اولویت مهم هر نظام آموزش باید شکوفاسازی توانمندیهای کودکان باشد. برای محقق ساختن این هدف، نظامهای آموزشی باید منعطفتر و پویاتر عمل کنند و رویکردهای نوآورانه نسبت به یادگیری و آموزش در پیش گیرند که به مدارس امکان پیشرفت همزمان با تغییرات اجتماعی و اقتصادی را بدهد و آموزش باکیفیت را برای همگان محقق سازد.
مدارس بسیاری سعی دارند دیدگاههای سنتی نسبت به مدرسه را کنار بگذارند و فرایندهای متداول آموزش و یادگیری را به چالش بکشند. باتوجهبه اهمیت نوآوری در مدارس دنیای جدید که متفاوت از دنیایی است که مدرسه در آن متولد شد، این کتاب با دو هدف کلی سعی در ارائه نمونههایی از رویکردهای نوآورانه در مدارس کشورهای مختلف دنیا دارد:
اول، نمونههای مدارس نوآور میتواند الهامبخش تغییر رویکرد در مدارس ایران باشد. امروز در ایران آموزش توجه ویژهای دریافت میکند و حتی در مقایسه با دو نسل گذشته میتوان گفت خانوادهها برای آموزش فرزندان وسواس بیشتری به خرج میدهند و اهمیت کسب دانش و مهارت را خوب درک میکنند؛ بنابراین امروز ایدههای نو و موفق آموزش در ایران طرفداران بسیاری دارد. البته باید دانست مادامی نمونههای نوآوری مدارس دنیا میتواند به توسعه مدلهای بومی ما کمک مؤثر کند که بهجای کپیکردن محصول نوآوری به روند شکلگیری نوآوری مطابق اقتضائات محیطی مدارس توجه و تلاش شود نیازهای بومی بهخوبی شناسایی و در پاسخ به آنها نوآوری شود.
هدف دوم کتاب مدرسه در مدار زندگی این است که رهبران فکری پس از طرح نوآوریهای بومی با الهام گرفتن از نمونههای کتاب بتوانند در سطح سیاستگذاری تأثیرات مثبتی ایجاد کنند و زمینهٔ توسعه آموزش بهروز و متعالی را برای همه کودکان ایران فراهم نمایند. چون اگر نوآوری به سطح سیاستگذاری نرسد و به بخش خصوصی محدود شود، تنها تعداد محدودی از کودکان که به آن دسترسی دارند میتوانند از آن بهرهمند شوند و حداقل زمان بیشتری میبرد تا در دسترس همگان قرار گیرد.
مدرسه در مدار زندگی در دو فصل تنظیم شده است. فصل اول کتاب بهضرورت تغییر رویکرد نسبت به مدارس، تعاریف و واژگان کلیدی و شاخصهای مورداستفاده در انتخاب نمونهها و معرفی دو رویکرد کلان و خرد نوآوری پرداخته است. در فصل دوم نیز که بخش اصلی کتاب را تشکیل میدهد، ده مدرسهٔ نوآور جهان و عملکرد آنها در چارچوب شاخصهای زیر معرفی شده است: اهداف، اصول و ارزشها، بارزترین ویژگی، روشهای تربیتی و برنامه درسی، نحوه جذب و گزینش مخاطبان، مدیریت و ساختار سازمانی، امکانات فیزیکی و روشهای جذب منابع مالی. در پایان و در مقام جمعبندی نیز با تحلیل نوآوریهای این مدارس، پیشنهادات کاربردی در قالب ایدهها و تجربیات ارائه شده است.
امروزه عمیقاً احساس میشود که نظام آموزشی ما مشکلاتی دارد. ما فرزندانمان را به مدرسه میفرستیم تا برای دنیای واقعی آماده شوند: دنیایی که بسیار سریع در حال تغییر است؛ اما مدارس حدود صد سال است که بدون تغییر باقی ماندهاند.
متفکران این حوزه معتقدند مدارس برای عصر صنعتی شکل گرفتهاند تا دانشآموزان را برای کار در کارخانهها آماده کنند. تفکر عصر صنعتی برای تولید انبوه و کنترل یکپارچه، همواره در مدارس نقش بازی میکند. بر اساس ارزشهای عصر صنعتی، زندگی دانشآموزان با صدای زنگها مدیریت میشود و در تمام طول روز، دانشآموزان فقط دستورالعملها را دنبال میکنند.