کتاب سنگی که سهم من شد نوشته سیدمحسن امامیان توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است. کتاب سنگی که سهم من شد، راجع به پیشینه تاریخی خصومتها و دشمنیهای یهود به انحراف کشیدهشده با اسلام است که پیش از بعثت پیامبر(ص) در سرزمین حجاز مستقر شدند و چه کارهایی انجام دادند و در زمان صدر اسلام چه برنامههایی داشتند. در این کتاب گوشهای از این اتفاقات را در قالب داستان دختری جوان پیگیری کردیم.
دیه چون مارگزیده ها به دور خودش می پیچید. دندان به هم می سایید و مشت بر کف می کوبید. صدای عبدالله میآمد که ساعده را به بهانه ی سر رفتن شیر و اسراف نعمت خدا شماتت می کرد و چون ساعده خواست پاسخ دهد با حصیری به جان او افتاد. دیه با دست گوش هایش را گرفت، تا صدای ناله های ساعده را نشنود. خودش می دانست که این ترکه ها به جرم حب علی ست که بر تن ساعده می نشیند.
حاصل چغلی هایش درباره ی ازخودبی خود شدن ساعده و تنها گذاشتن بانویش. عبدالله که باید ظاهرش را حفظ میکرد نمیتوانست او را به جرم علی دوستی تنبیه کند. آنگاه با اندک بهانهای به جان ساعده افتاده بود. دیه دست از روی گوش هایش برداشت. دیگر نالههای ساعده آزارش نمی دادند، بلکه جگرش را خنک می کرد و چون خانمهای خانه بیرون آمد و به تماشای کتک خوردن ساعده ایستاد. عبدالله چون این حالت دیه را دید از ساعده دست کشید و ترکه به دست دیه داد و رفت. ساعده خون از بینی اش پاک کرد و نگاهی ملتمسانه به دیه انداخت.