کتاب تقدیر مردان، اثر ورنا کاست و ترجمه ساره سرگلزایی؛ دعوتی است برای رها شدن از اسارت عقده و یافتن اقتدار شخصی در زندگی. این کتاب به عناوین و موضوعاتی نظیر؛ رهایی از بند والدین، عقدهها و خاطرات اپیزودیک، پرخاشگری و سوگواری، زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی کنن، عقده پدر مثبت در پسر، «انگار فلج شده است»، عقده پدر منفی در مردان، قلمرویی در سرزمین ناشناختهها و غیره پرداخته و آنها را بررسی و تحلیل می کند.
فصل دوم: عقده ها و خاطرات اپیزودیک
«دلیلی ندارد که کاری انجام دهم»
عقدهها پیرامون موضوعی خاص و بنیانی جمع میشوند و ذاتا سرشار از هیجانات نیرومندی هستند. هر گاه این موضوع خاص یا هیجان ناشی از آن، در زندگی ما برانگیخته شود به آن موقعیت واکنش نشان میدهیم و آن را به واسطه عقده تعبیر و تفسیر میکنیم. در چنین شرایطی، ما «دچار هیجان» میشویم و به روشهای کلیشهای، همان روشهایی که همیشه از آنها استفاده کردهایم، از خودمان دفاع میکنیم. در چنین موقعیتی، افراد موقتا نمیتوانند همدیگر را درک کنند.
عقدهها در هیجانات و رفتارهای ما نمایان میشوند اما تظاهری نمادین نیز دارند؛ این چنین فرض شده که این نمادها بذر احتمالات آینده را در خود دارند. بر اساس دیدگاه یونگ عقدهها هستهای کهن الگویی دارند؛ به عبارتی دیگر، هر زمان که موضوعی حیاتی در زندگی به وجود میآید عقدهها شکل میگیرند. عقدهها، هسته هیجانی شخصیت ما را تشکیل میدهند. هر زمان که فرد برخوردی دردناک یا مهم با رویدادی بیرونی دارد یا در محیط زندگی با خواستهای روبهرو میشود که او را پریشان میکند یا به طریقی ظرفیت لازم برای کنار آمدن با آن را ندارد، عقدهها برانگیخته میشوند. از اینرو، بدیهی است که عقدهها در نتیجه تعامل نوزادان و کودکان با مراقبانشان به وجود میآیند. بنابراین احتمالا زمان شکلگیری عقدهها، اوایل کودکی است، اما در هر زمان دیگری از زندگی نیز میتوانند شکل بگیرند. هنگامی که یونگ درباره منشأ عقدهها صحبت میکرد، منظورش آن عقدههایی بود که فرد را دچار مشکل میکنند که البته همین عقدهها هستند که بیش از همه ما را درگیر میکنند. اما قابل تصور است که همه تعاملات مهم میان کودک و بزرگسال، همه تعاملات بین تمام افراد، میتوانند «عقدهساز» باشند.
عقدههای ما بازتاب تعاملات اولیه ما با دیگران هستند (چه این تعاملات مشکلساز بوده باشند یا خیر)، این تعاملات شامل روابط ما در دوران کودکی و در بقیه سالهای زندگیمان است. عقدهها شامل هیجانات مربوط به خود، سیستم دفاعی ما در مقابل این هیجانات و انتظارات ناشی از این هیجانات درباره زندگی و چگونگی آن، هستند.