محمد تهرانی در کتاب حلقه های یک زنجیر؛ همدلی و همکاری های بهائیت و اسرائیل، جلد نهم از مجموعه بهاییپژوهی پرده از یک ارتباط شوم برمی دارد. همکاریها و هم دلیهای این فرقه انحرافی با اسرائیل و رژیم صهیونیستی. بهائیان خود اصرار دارند وجود این دین در اسرائیل به سالها قبل بازمیگردد اما نفس این حضور زمینهساز طرح سوالات مختلفی است: آیا بهائیت در تشکیل دولت غاصب و نامشروع اسرائیل در فلسطین اشغالی نقش داشته است؟مناسبات این رژیم اشغالگر پس از برپایی، با پیشوایان بهائی به چه صورت بوده است؟ رابطه بهائیان با فلسطینیان مسلمانی که سرزمینهایشان غصب شده، چگونه است؟
آیا بهائیت از آوارگی هزاران فلسطینی حمایت کرده یا مانند هر انسان منصف و آزادیخواه دیگری به این رفتار ددمنشانه اعتراضی کرده و میکند، یا راه سومی در این میانه برگزیده است؟ آیا قرارگیری تشکیلات دیانت بهائی در سرزمینهای اشغالی به رابطه بهائیان و اسرائیل مربوط میشود؟ آیا بین رژیم غاصب اسرائیل و بهائیت هم اکنون نیز رابطهای وجود دارد یا خیر؟ آیا امکان این وجود نداشته است که تشکیلات اصلی بهائی در سرزمینهای رژیمی غاصب تشکیل نشود و جای دیگری برای آن برگزیده شود؟
آیا بهائیان به اسرائیل سفر میکنند و به راحتی به زیارت اماکن مقدس خویش نائل میگردند یا از ورود آنها به اسرائیل جلوگیری میشود؟ رفتار بهائیان با ساکنین غاصب سرزمینهای اشغالی به چه صورت است؟ برای آنها چه برنامه ای دارند؟ آیا برنامه های تبلیغی وسیعی که توسط سازمانهای تبلیغاتی بهائیت برنامه ریزی و اجرا میشود شامل این گروه نیز میشود یا خیر؟
کتاب حلقه های یک زنجیر؛ همدلی و همکاری های بهائیت و اسرائیل، حاصل گفتگوهای متعدّد میان مسلمانان و بهائیان در این زمینه، بر روی سایتهای اینترنتی و به خصوص منقول از سایت بهائی پژوهی است که همراه با توضیحات مکمّل، تقدیم علاقهمندان شده است.
بررسی دقیق سخنان عبدالبهاء به روشنی حکایت از آن می کند که ایشان نه نتنها به عقیده صهیونیست ها در تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین اشغالی و افزون برآن، به تشکیل دولت یهود به گستره ی نیل تا فرات، کاملا معتقد بوده، بلکه ظهور پدرش بهاء الله را هم سرآغاز این امر می پنداشته است.