کتاب باورهای بنیادین نگاهی نو به اصول اعتقادات نوشته عبدالحسین فخاری کتابی حاوی ۵۰ یادداشت کوتاه درباره اصول دین است.
باورهای بنیادین، همان اصول اعتقادات ماست که سایر باورها از آن رنگ میپذیرد. این باورها شامل اعتقاد به خدا و عدل و نبوت و امامت و معاد، آن هم بر پایه فطرت و تعقل است به نوعی که بتوانیم از آن دفاع کنیم و برای خود و دیگران بیان نمائیم. استناد به بعضی آیات و روایات، فقط در حدّ اشاره برای معلمان یا متعلّمانی است که طالب تحقیق افزونترند. این مبانی در حد ساده و کوتاه و هر مبحث در ده متن با نگاهی نو و برای مخاطبان دانشجو یا درس آموزان کلاس های اعتقادی به ویژه نشست های مهدوی، تدوین یافته است.
بحث بر سر «عقل» بود که چیست؟. هر کس چیزی میگفت و جمع به نتیجه نمیرسید. استاد آمد و از او پرسیدند: راستی تعریف این عقل، چیست؟ استاد گفت: از تعریفش بگذرید که دیگران هم در آن ماندهاند! بلکه در ماهیتش صحبت کنید که همه در آن متفقند: عقل، یک چراغ روشن در جان ماست که همهی دریافتها و فهمها و کشفهای ما در پرتو نور آن صورت میگیرد؛ همان که انسانیت ما و تمایز ما از دیگر موجودات به آن است؛ همان که، تکلیف، مسئولیت، پاداش و مجازات از آن نشأت میگیرد؛ اگر عقل نبود، لازم نبود در هیچ دادگاهی حاضر شوید و به کسی پاسخگو باشید و از چیزی بهراسید و دغدغهای داشته باشید؛ منشأ همه تکالیف، تعهدات، امتیازات، پاداشها و تنبیهها، وجود عقل در نهاد آدمی است.
-عقل یعنی همین گوهری که انسانیت ما به آن است، آنچنان شریف است که خداوند وقتی آن را آفرید، فرمود: بهخاطر وجود توست که ثواب میدهم و عقاب میکنم. یکی از دانشجوها پرسید: کارکردهای عقل چیست؟
-عقل چندین نقش دارد: چراغ است که با آن امور را میبینید و تشخیص میدهید؛ ترازو و میزان است که با آن امور را میسنجید و قضاوت میکنید؛ ابزار تفکر است که در امور بیندیشید؛ هشداردهنده است تا بر اثر غلبه هوسها نلغزید؛ راهبر شماست وقتی بر سر چندراهیها قرار میگیرید و باید یک راه را انتخاب کنید و خلاصه یک پیامبر الهی در درون شماست که شما را به مقصد برساند
-اگر اینطور است که میگویید، پس چرا این همه افراد گمراه و خطاکار و مجرم وجود دارد درحالیکه همه عقل دارند؟...