کتاب اکسیر نقش، حاصل زحمات اعظم کیانافراز و یاسین محمدی در گردآوری و نگارش محتوای پیش روی شماست. بخش نخست کتاب، نگاهی دارد روایتگونه به زندگی شخصی و تئاتری محمدعلی کشاورز؛ در بخش دوم از میان صدها نقد منتشرشده در مطبوعات پیش از انقلاب، پنج نقد برگزیده شده که کار کشاورز را هم در مقام بازیگر و هم در مقام کارگردان تئاتر مورد بررسی قرار داده اند؛ بخش سوم کتاب به تفصیل به آثار سینماییای پرداخته که محمدعلی کشاورز در آنها بازی کرده است.
در بخش چهارم هم چهار گفتوگو با کشاورز گنجانده شده که گفتوگوی اول را بهزاد صدیقی درقالب کتابی انجام داده با عنوان بازیگران و سه گفتوگوی بعدی از میان دهها گفتوگویی که محمدعلی کشاورز با نشریات بعد از انقلاب انجام داده، برگزیده شده که زاون قوکاسیان، آذر مهاجر و لادن اسلامی این گفت وگوها را انجام دادهاند؛ بخش پنجم کتاب پایاننامهی تحصیلی محمدعلی کشاورز در مقطع کارشناسی تئاتر با عنوان تأثیرات متقابل جامعه و هنرمند بر یکدیگر است که عیناً منتشر شده است؛ پایان بخش کتاب، ضمائم تصویری است که شامل بیش از یکصد تصویر و سند است که برای جمعآوری آن از منابع مختلف شامل آرشیوهای شخصی و عمومی، کتابها و سایتهای اینترنتی بهره گرفته شده است.
سال 59 بود که بازنشست شدم. بچه ها میآمدند و اعتراض میکردنند که ما نمیگذاریم آنها کار کنند. از طرفی خودم هم معتقد بودم که جوان ها باید روی کار بیایند و کار تئاتر را ادامه دهند. در واقع جوانها نتوانستند به تئاتر ادای دین کنند. یک هنرپیشه باید زبان خارجی بداند تا بتواند در این وادی کار کند. دیالوگ ها باید کوتاه، فشرده و پرمعنا باشند. هر چند که همه جای ایران برای کار هنری به انسان الهام میدهد. هنرمندان پیام آور صلح و دوستی در تمام جهان هستند، به خصوص کسانی که کارهای هنری و تئاتر، سینما و روزنامه نگاری انجام میدهند. عشق فقط (ع ش ق) نیست. عشق خیلی چیزهای دیگر است.
هنرمند با تکنیک های روز دنیا سر و کار دارد. من چند سال پیش در یکی از دانشکده های اصفهان یک ترم درس دادم، اما دیدم متأسفانه بچه هایی که آمدند اهل تئاتر نیستند من بعد از انقلاب دیگر کار تئاتر نکردم و گفتم جوان ها بیایند و شروع به کار کنند. تئاتر در کشور ما افت وخیزهای زیادی داشت و بهترین دورانش دههی 50 بود که حرکت عظیمی در کل کشور انجام شد و در بعد از انقلاب هم در دوران ریاست آقای منتظری در ادارهی کل هنرهای نمایشی اقدامات خیلی خوبی شد و جانی دوباره به تئاتر بخشید و نگذاشت بمیرد. او به شهرستان ها میرفت و بودجه میگرفت و به همین صورت تئاتر را زنده نگه میداشت؛ کسانی که بعد از او آمدند، زیاد اهل تئاتر نبودند و از هم گسیختگی پیدا شد.
متأسفانه در کشور ما کسانی که می آیند و تجربه پیدا می کنند، یک مرتبه عوض می شوند. در طول این سال ها دو نمایش را دیده ام که یکی بسیار بد بود و دیگری کاری از سیما تیرانداز بود که نسبتا خوب بود. اگر تئاتر ما رشد نکند، سینما و تلویزیون هم رشد نخواهند کرد. تئاتر باید موجودیتی هنری داشته باشد و به هیچ جناحی وابسته نباشد. شهرداری هم باید کمک کند تا سالن های خوب وجود داشته باشد و این امکان فراهم شود که بازیگر کار کند و مردم به تماشا بنشینند...