کتاب ببر جوان و انسان پیر بر اساس قصهای قدیمی نوشته شده، این کتاب را کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با تصویرگری بهرام خائف منتشر کرده است.
ببر جوان پس از مرگ پدرش همانجا نشست حرفهای پدرش او را به فکر انداخت. با خودش گفت: «این انسان دیگر چه جور موجودی است؟ لابد خیلی وحشتناک است. حتماً نعرهاش خیلی ترسناک است؛ ترسناک تر از نعرهی ببر. پنجههایش هم حتماً خیلی تیز است؛ تیزتر از پنجههای ببر، کاش او را میدیدم ،کاش از دور هم شده او را میدیدم ،فقط باید جای پایش را پیدا کنم ،باید بدانم بر کدام قله، در کدام دره یا توی کدام غار زندگی میکند. او حتماً مانند کوه است؛ سخت و درشت مثل باد است؛ کوبنده و تند. یا مثل تندر است، سهمگین و هولانگیز.»