امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
15,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب شهید مهدی زین الدین

کتاب شهید مهدی زین الدین، نتیجۀ نگاه به یک زندگی است. و پلک زدنهایی که انگار، لحظات را ثبت کرده اند، مثل فیلم عکاسی. زین الدین بیست و پنج سال زندگی کرده است. جاهای مختلفی بوده؛ روی پلۀ خانه، در حالی که مادرش می خواهد بند کفشش را ببندد تا او برود مدرسه. توی کتابفروشی، وقتی پاسبان ها آمده اند پدرش را ببرند.

در خانۀ کوچک اجاره ایش، در اهواز، کنار همسرش و در خیبر، هور، سوسنگرد، محرم و بالأخره کردستان، همراه برادرش کنار جیپ لندکروز با بدن سوراخ سوراخ. و در همۀ این لحظه ها، اگر خوب نگاه کنی، یک آدم عادی را می بینی که سعی می کند در هر لحظه بهترین کار را بکند، بهترین تصمیم را بگیرد، بهترین باشد، و این سعی مدام و طاقت فرسا، دلی برایش ساخته مثل قلب کوه؛ آرام، اما جوشان.

گزیده کتاب شهید مهدی زین الدین

توی خط مقدم داشتم سنگر می کندم. چند ماهی بود مرخصی نرفته بودم. ریش و مویم حسابی بلند شده بود. یک دفعه دیدم دل آذر با فرمانده لشکر می آیند طرفم. آمدند داخل سنگر. اولین باری بود که حاج مهدی را از نزدیک می دیدم. با خنده گفت «چند وقته نرفته ای مرخصی؟ لابد با این قیافه، توی خونه راهت نمیدن. » بعد قیچی دل آذر را گرفت و همان جا شروع کرد به کوتاه کردن موهام. وقتی تمام شد، در گوش د لآذر یک چیزی گفت و رفت. بعد دل آذر گفت «وسایلت رو جمع کن. باید بری مرخصی. »

صفحات کتاب :
112
کنگره :
DSR1625‏‫‭/‮ی‌‬185 10.ج 1389‌‬
دیویی :
955/08430922
کتابشناسی ملی :
2‎0‎7‎8‎8‎2‎5
شابک :
978-964-7529-14-3
سال نشر :
1389

کتاب های مشابه شهید مهدی زین الدین