کتاب دوره ی درهای بسته، عنوان کتاب هایی است که اسارت را از زبان آزادگان روایت می کند و در این کتاب ها سعی بر آن بوده که به صورت روایی فضای اسارت ترسیم شود به گونه ای که واقعیت به درستی عنوان شود. آنچه که در متن این کتاب ها روایت شده است، باز نوشته حقایق واقعی است که دستخوش تغییرات قرار نگرفته است.
در کتاب دوره ی درهای بسته، رویکردهای مختلف آماده سازی منتظران ظهور امام زمان(ع)، مورد بررسی قرار گرفته است. برای بسترسازی و ایجاد زمینه مناسب در ظهور منجی جهان، دو نوع مسئولیت وجود دارد، اول مسئولیت فردی است که انسان معتقد و منتظر، در زمینه سازی ظهور باید استعدادها و ظرفیت های خود را بارور کند و این فرد، هر لحظه باید منتظر و آماده باشد. مسئولیت دوم، مسئولیت نظام و حکومتی است که باید ابتدا بر کارکردهای استکباری در خود چیره شود و سپس محیط پیرامون خود را پاک کند.
مهمترین نکته ای که رستم خرمدین را نسبت به بقیه ی آزادگان خاصتر جلوه می دهد، زرتشتی بودن او است؛ وگرنه روایت دوران اسارتش از جنس روایت آدم هایی نیست که به عنوان قهرمان جنگ می شناسیم. بسیجی نیست که به میل خودش رفته باشد خط. کشته مرده ی جنگ و جبهه و جهاد و شهادت هم نیست؛ فقط خیلی ساده به خاطر اینکه خیلی اهل درس و مشق نیست و در کنکور هم قبول نمی شود، مثل دو برادرش یک راست می رود سربازی.
وجه تمایزش با بقیه، همانقدر که ممکن است برای بقیه حساسیت برانگیز باشد، برای خودش پیش پا افتاده و معمولی است. انتظار هم ندارد به بهانه ی تفاوتش با دین رسمی کشور، معاف شود و از زیر دوران سربازی در برود. نگاه او به جنگ خیلی ساده است؛ به عنوان یک سرباز ساده به خدمت وظیفه می رود و مثل نیاکانش به خصوص مانند همنامش رستم فرخزاد «وظیفه »اش را در برابر وطنش خیلی خوب انجام می دهد. این وسط می ماند تجربه های منحصر به فردی که همین موضوع، برایش وجه تمایز ا یجاد می کند؛ چه در برخورد نگهبان های عراقی به خاطر کینه ی تار خیشان و چه در سوءتفاهم هم وطنانش که گاهی کاسه ی داغ تر از آش شدنشان،بر درد مشترکی که دارند، می چربد.