نظر شما چیست؟

معرفی کتاب معمای مرگ لرد

کتاب معمای مرگ لرد نوشته اکسل باومگارت است که پژمان پروازی آنرا ترجمه کرده است و توسط انتشارات متخصصان منتشر شده است.

گزیده کتاب معمای مرگ لرد

«لعنت به این شانس، لعنت» این همان چیزی بود که کمیسر هاباکورن هنگام دیدن پیام روی میز خود گفت، مرده ای ظهر جمعه، کاملاً معلوم بود که دیر به پیک نیک می رسد، خیلی دیر.

یک مرد مرده و یک دوچرخه ی داغون شده در نوار سبز در تقاطع دروازه اشن هایما16 در مرکز شهر فرانکفورت17یک چیز کاملاً واضح بود؛ تصادف جاده ای منجر به فوت و فرار راننده.

او کار زیادی از دستش ساخته نبود مگر این که جزییات صحنه رو با دقت بررسی کند که این کار زمان می برد، سپس گزارش را بنویسد و آخرین کسی باشد که به مهمانی دوستانه و کوچک برسد.

زیر لب غرید: «لعنتی، چرا پلیس راهنمایی و رانندگی هنوز نتوانسته این کار را انجام دهد؟»

هنگام ورود هاباکورن، تمام محل حادثه به طور کامل بسته شده بود. جسد مرد مرده هنوز در بوته ها و کنار دوچرخه اش بود. احتمال داشت بر اثر شدت ضربه به اونجا پرت شده باشد، هرچند بیشتر ممکن بود که راننده خودش او را به فضای سبز کشانده و آنجا را ترک کرده باشد.

«چه حرومزاده ای»؛ با خودش زمزمه کرد.

هاباکورن با دقت به محدوده ی چمن وارد شد و حواسش بود تا کفش های جدیدی را که همسرش برای تولدش به او داده بود کثیف نشود.

«چه کسی پیداش کرد؟»

«کارگر مغازه ی اغذیه فروشی که اون پشت هست، امروز صبح»

«دیگه؟»

«هیچی، وقتی پیداش می کنه که دیگه مرده بوده»

«آیا کسی چیزی رو دست زده؟ چیزی رو عوض کرده؟»

«تا جایی که ما اطلاع داریم، خیر»

کمیسر هاباکورن با دقت همه چیز را نگاه کرد. یک حالت ناخوشایندی داشت، دیروز نبایستی غذای تند می خورد و پیش از آمدن هم نبایستی یک لیوان قهوه می نوشید ... حداکثر تا ده دقیقه ی دیگر به دستشویی نیاز پیدا می کرد، شروع کرد به عرق ریختن، خوشبختانه مقداری جلوتر جای تخلیه وجود داشت.

اما در آنجا چیز دیگری بود؛ چیزی که به فلفل و قهوه ربطی پیدا نمی کرد. در این بین چیزی درست به نظر نمی رسید، چیزی که بعد بایستی درباره اش فکر می کرد، اما اول بهتر بود خودش رو راحت کند.

صفحات کتاب :
55
کنگره :
‏‫‭PT2664‬‬
دیویی :
‏‫‭832/914‬‬
کتابشناسی ملی :
7599867
شابک :
978-622-292-453-9
سال نشر :
1400

کتاب های مشابه معمای مرگ لرد