کتاب قصه بره سرخ و شاهزاده غمگین به قلم هاینتس بانیش و ترجمه سیامک گلشیری یک داستان افسانهای است از کشور اتریش که انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را منتشر کرده است.
قصه بره سرخ و شاهزاده غمگین قصه شاهزاده خانمی است که اصلا نمیخندد و پدرش که حاکم شهر است برای خنداندن او هر کاری میکند از استخدام دلقک و شعبدهباز بگیر تا فرستادن ماموران برای جار زدن در گوشههای شهر.
روزی روزگاری، در سرزمینی شاهزاده خانمی زندگی میکرد که نمیخندید. یک روز پادشاه، که خیلی نگران حال دخترش بود، تصمیم گرفت شعبدهبازها و دلقکها را به قصر بیاورد تا دخترش را بخندانند. او دستور داد همه شعبدهبازها و دلقکها را از همه جای سرزمین پیدا کنند و به قصر بیاورند. دستور پادشاه خیلی زود اجرا شد.
شعبدهبازها و دلقکها برای شاهزاده خانم لطیفه تعریف کردند؛ جلوی روی او او، موقع راه رفتن تلوتلو خوردند؛ تردستی نشان دادند؛ خودشان را از پلکان پایین انداختند؛ دستهایشان را غیب کردند؛ چشمهایشان را در حدقه چرخاندند و مثل مرغها، قدقدکنان، در وسط تالار، به اینسو و آنسو پریدند؛ به هم تخممرغ پرت کردند؛ کلاهگیس و کلاههای دیگر روی سرشان گذاشتند و به طرف درهای بسته دویدند و زمین خوردند.